اتریوم 2.0 چیست؟
این روز ها شاید نام اتریوم 2.0 به گوش تان خورده باشد. برای فهم بهتر اتریوم 2.0 از خود اتریوم شروع می کنیم. خود اتریوم عمر زیادی ندارد و از زمان تولد آن مدت زیادی نمی گذرد. اما با این حال به نظر می رسد آینده ی خیلی خوبی را داشته باشد. بنیان گذار این پلتفرم دیجیتالی یک جوان برنامه نویس بود به نام ویتالیک بوترین. قبل از این که این پلتفرم توسط ویتالیک بوترین خلق شود. او مجموعه مقالاتی را در مورد ارز دیجیتال بیت کوین می نوشت و در مجله ای تحت عنوان بیت کوین منتشر می نمود. وقتی مدت زیادی را به نوشتن این مجموعه ی مقالات سپری کرد. به فکر خودش رسید که نوعی ارز دیجیتالی را خودش بنیان گذاری کند. البته او آن زمان فکر نمی کرد که کار تا به این حد جدی پیش برود.
وایت پیپر های اتریوم
همان طور که گفته شد بوترین بنیان گذار اتریوم بود. او در سال دو هزار و سه وایت پیپر های اتریوم را انتشار داد. اتریوم فلسفه ای شبیه به بیت کوین داشت. مثلا برای این به وجود آمده بود که بتواند کار پرداخت ها را از هر جهت راحت تر نماید. بد نیست بدانید که بلاک چین اتریوم هم مانند بیت کوین یک پلتفرم متن باز می باشد. نام ارز مخصوص آن هم ETH است. بلاک چین اتریوم چنان که گفته شد متن باز و عمومی است. یعنی می توان با آن قرار داد های هوشمندی را نگارش نمود. این سیستم غیر متمرکز می باشد. و تحت حمایت و پشتیبانی هیچ دولت و حکومتی نیست.
زبان برنامه نویسی خاصی را دارد و نفوذ و دزدی در آن هم تقریبا غیر ممکن است. پیرامون زبان برنامه نویسی این پلتفرم جلو تر صحبت خواهیم نمود. قرار داد های هوشمندی که نوشته می شوند قابلیت اجرا شدن در هر گره از شبکه را دارند. و می توان برنامه های غیر متمرکزی را با آن ها نگارش نمود. این برنامه ها را Dapp می نامیم. ضمنا تمام ویژگی های پلتفرم مادر را با خود دارند. یعنی ویژگی هایی مانند غیر قابل دستکاری بودن، شفاف بودن، قابل اعتماد و ایمن بودن را.
زبان اتریوم چیست؟
اما زبان برنامه نویسی اتریوم چیست؟ نامش سالیدیتی است. و دکتر Gavin Wood آن را ابداء نمود. این زبان اهمیت زیادی به شی گرایی می دهد. و از جمله ی برنامه های سطح بالا به شمار می آید. در حقیقت قرار داد های هوشمند را نیز با همین زبان می نویسند. بهترین توصیفی که می توان از این زبان برنامه نویسی نمود این است که برگرفته از دو زبان پایتون و جاوا اسکریپت است. با این حساب می توان این طور عنوان نمود که با این زبان می شود قرار داده های هوشمند را در این بستر بهتر نوشت. گفته می شود سالیدیتی یک تورینگ کامل است؟ یعنی چه؟ یعنی قابلیت های زیادی برای use case را دارد. این می تواند نقطه ی قوت اتریوم نسبت به بیت کوین باشد. زیرا زبان برنامه نویسی خود بیت کوین یک تورینگ نا کامل است.
به همین جهت برنامه نویسان تا حدی در این زبان با محدودیت هایی مواجه هستند. خب انتظار زیادی هم از بیت کوین نمی رود. زیرا این زبان برای اولین ارز دیجیتال دنیا انتخاب شده است. بعدا پلتفرم های بعدی این نقیصه را جبران نمودند. مانند اتریوم. به هر ترتیب زبان سالیدیتی زبان محبوبی است که افراد برای نگارش قرار داد های هوشمند خود به این زبان و فرا گیری آن نیازمند هستند.
زبان وایپر
البته موضوع به همین جا یعنی سالیدیتی ختم نمی گردد. زیرا تیم اتریوم زبان دیگری را هم طراحی کرده و ساخته اند. نام این زبان وایپر می باشد. که در ماشین مجازی EVM از آن استفاده می گردد. دلیل نگارش این زبان هم سهولت هم در خواندن و هم در نوشتن قرار داد های هوشمند است. از جمله ی تفاوت های واپیر با سالیدیتی می توان به این موضوع اشاره نمود که وایپر بر عکس سالیدیتی اشاره ی چندانی به شی گرایی ندارد. برای همین هم امنیت آن کمی بیشتر است. چرا؟ چون به این صورت خود برنامه نویسان اشتباه کمتری در حین نگارش برنامه ها می کنند.
سوخت مورد نیاز اتریوم از کجا تامین می گردد؟
برای انجام هر تراکنش و تایید آن توسط دیگران باید مقداری هزینه صرف نمود. نام این واحد هزینه در سیستم اتریوم گس می باشد. یعنی وقتی یک تراکنش را انجام می دهید باید به عنوان کارمزد مقداری هم گس پرداخت کنید. ضمنا با خود اتر می توان این سوخت را پرداخت نمود. یک مشکل اتریوم می تواند روند هزینه کرد سوخت ها برای تایید تراکنش ها باشد. مثلا گاهی شاهد این هستیم که به قدری مبالغ کارمزد زیاد می گردد که اصلا صرفه اقتصادی ندارد که این تراکنش را انجام دهیم. حال تصور کنید با توجه به الگوریتم خاصی مانند الگوریتم اثبات کار که در شبکه ی اتریوم وجود دارد، میزان مصرف برق در این فرایند بیشتر خواهد شد. زیرا این پول مصرف برق هم می آید بر روی همان کارمزد تایید.
مشکلات اتریوم و گذار به اتریوم 2.0
به خاطر داشته باشید که اتریوم مشکل مقیاس پذیری را دارد. یعنی می تواند در هر ثانیه تنها 15 تراکنش را انجام دهد. در حالی که می بایست از آن به عنوان یک کامپیوتر جهانی نام برد و استفاده نمود. این در حالی است که برخی از شرکت های خصوصی می توانند در هر ثانیه تا پانزده هزار تراکنش را نیز انجام دهند. مانند شرکت ویزا. حال اگر پلتفرم اتریوم را بخواهیم به یک پلتفرم مقبول و شایسته تبدیل کنیم. ابتدا باید این مشکل را حل نماییم. با این کار می توان حجم خیلی از برنامه ها و پروژه ها را در این پلتفرم بالا تر هم برد. مثلا کریپتو کیتیز در سال دو هزار و هفده توانست محبوبیت و آراء بسیاری را کسب نماید. Crypto Kitties یک نوع بازی کلکسیونی همراه با فرایند رشدی می باشد.
که در بستر بلک چین کار می کند. همزمان با انتشار این بازی مقدار زیادی از قرار داد های هوشمند تنظیم شدند. که باعث می شد شبکه دچار کندی و حتی اختلا گردد. برای همین هم هر تراکنشی که انجام می دادید زمان نسبتا زیادی می برد تا تایید گردد. امنیت مشکل دیگر بلاک چین اتریوم می باشد. مثلا در گذشته برخی از پروژه ها برنامه نویسی بدی داشتند. که باعث ایجاد شدن حفره ای در بستر اتریوم شد. همان زمان هم مقدار زیادی از این ارز دیجیتالی را هکر ها با خود بردند. پی به نظر می رسد این پلتفرم ابزار های امنیتی بیشتری را نیاز دارد.
تا بتواند امنیت پول ها را به طور کامل تامین نماید. ولی در عین حال زبان سالیدیتی نباید تغییر خاصی را داشته باشد. این نکته را هم لحاظ نمایید که اطلاعات مردم و حتی برنامه نویسان درباره ی این پلتفرم به میزان لازم نیست. و باید اطلاع رسانی لازم صورت بپذیرد.
هم اکنون
می توان این گونه گفت که سیستم اتریوم در چند سال اخیر پیشرفت مثال زدنی ای را داشته است. البته همان طور که بالا تر هم گفته شد مشکلاتی را نیز دارد. می توان ارز دیجیتالی این سیستم را دومین ارز بزرگ جهان نامید و دانست. حتی سالیدیتی که مشهور ترین زبان بلاک چینی می باشد نیز در این سیستم مورد استفاده قرار می گیرد. افراد مشهوری جزو توسعه دهند های این پروژه ی بلاک چینی می باشند. اما بیان این موضوع چه ربطی به بحث ما دارد؟ ربطش این است که هر چه قدر یک پروژه توسعه دهنده های برجسته و مشهوری را به خود اختصاص بدهد. می توان قرار داد های هوشمند بهتری را در بستر آن ایجاد و راه اندازی نمود.
البته تا همین حالا هم سه دسته از انواع پروژه ها در این سیستم نگارش شده اند. پروژه های خوب و متوسط و گاها حتی کلاهبرداری. مثلا در همین چند سال پیش ( سال دو هزار و هفده) در اثر تعدد عرضه های اولیه ی مختلف تعداد زیادی از انواع پروژه در این سیستم به وجود آمده و ساخته شدند. ولی می توان چنین گفت که با وجود این همه پروژه ای که در همان سال ساخته شد. تنها تعداد معدودی هنوز هم پا بر جه به کار خود ادامه می دهند. بقیه ی آن ها از بین رفته اند.
پروژه هایی که به بقای خود ادامه دادند
این آمار در سال های آتی کم تر هم می شوند. اما چرا؟ دلیلش می تواند این باشد که اطلاعات مردم چنان که گفتیم در مورد این قرار داد ها و ماهیت کلی اتریوم پایین است. شاید اگر مردم اطلاعات بیشتری در مورد این پروژه ها می داشتند. داستان این پلتفرم قدری متفاوت تر می بود. ولی با این حال در همین سال پیش پروژه های دیگری موفق تر عمل نموده اند. که در مورد بازی ها، شرط بندی و پروژه های مالی بوده اند. و میزان پذیرش عمومی در مورد آن ها خیلی هم خوب جلوه می داده است.
اتریوم چگونه توسعه یافت؟
به طور کلی قرار بر این بوده است که پروژه ی اتریوم در چهار مرحله توسعه و گسترش پیدا نماید. یعنی در هر یک از این مراحل 4 گانه قرار بود مقداری ویژگی بیشتر به آن ها اضافه گردد. و مشکلات بیشتری هم در آن ها مرتفع شود. قرار بود در هر کدام از این مراحل یک هارک فورک به عنوان یک نسخه ی فرعی برای حل این مشکلات و به وجود آوردن ویژگی های جدید ایجاد گردد. قرار بود این هارد فورک ها حلال مشکلات سیستم باشند. زیرا خود سیستم را نمی شد خیلی دچار تغییرات نمود. به این صورت هم سیستم مادر دست نخورده باقی می ماند. و هم در عین حال مشکلات به طور واقعی حل و فصل می شدند. حال بیایید در قسمت بعدی به این فرایند نظری بیفکنیم.
تحول بلاک ها در اتریوم قسمت 1
- بلاک شماره صفر که فرانتیر نام دارد. فرانتیر، مرحله ی اولیه توسعه ی اتریوم بود. که از تاریخ سی ام جولای سال دو هزار و پانزده تا ماه مارس سال دو هزار و شانزده طول کشید.
- بلاک شماره دویست هزار معروف به عصر یخبندان: این بلاک که عصر یخبندان نام داشت، هارد فورکی برای افزایش سختی شبکه به صورت نمایی بود. تا انگیزه ای برای ماینر ها باشد. به این وسیله برای تحول از الگوریتم اثبات کار به الگوریتم اثبات سهام آماده شوند.
- بلاک شماره ی یک میلیون و صد و پنجاه هزار با نام هوم استد: مرحله ی دوم توسعه اتریوم که در ماه مارس سال دو هزار و شانزده راه اندازی شد.
- بلاک شماره ی یک میلیون و صد و نود و دو هزار با نام دائو: این هارد فورک خسارت های قربانیان در جریان هک دائو (سازمان خود گردان غیر متمرکز ) را جبران نمود. و سبب شد اتریوم نوین و اتریوم کلاسیک از هم جدا شوند. و به دو سیستم کاملا مخالف هم تبدیل گردند.
- بلاک شماره ی دو میلیون و چهار صد و شصت و سه هزار با نام تنجرین ویسل: هارد فورک دیگری برای تغییر محاسبات سوخت بود که با افزایش هزینه ها برای عملیات سنگین از حملات منع از سرویس (DoS) جلوگیری می کرد.
- بلاک شماره ی دو میلیون و ششصد و هفتاد و پنج هزار با نام اسپیریوس دراگون: هاردفورکی که بردارهای بیشتری از حملات منع از سرویس (DDoS) را بررسی میکند و نوعی سازوکار محافظتی در برابر اجرای مجدد حمله به شمار میرود.
تحول بلاک ها در اتریوم قسمت 2
- بلاک شماره ی چهار میلیون و سیصد و هفتاد هزار با نام مترو پلیس بیزانس: این سومین مرحله از توسعه اتریوم بود. که در ماه اکتبر سال دو هزار و هفده میلادی راه اندازی شد. بیزانس اولین هارد فورک از دو هارد فورک مترو پلیس بود.
- بلاک شماره ی هفت میلیون و دویست و هشتاد هزار با نام کنستانتین وپل: کنستانتین وپل یا قسطنطنیه، دومین هارد فورک از مرحله ی متروپلیس است. که در ماه فوریه ی سال دو هزار و نوزده کامل شد. این هارد فورک همچنین شامل به روزرسانی دیگری با عنوان پیترز بورگ برای حل مشکلات امنیتی بود.
- بلاک شماره ی نه میلیون و پنجاه و شش هزار با نام استانبول: فعالسازی این هارد فورک برای چهارم دسامبر سال دو هزار و نوزده برنامهریزی شده بود یعنی (سیزدهم آذر ماه سال جاری) و علاوه بر راه حل های امنیتی، در بر گیرنده ی انگیزه های بیشتری برای انتقال از اثبات کار به اثبات سهام خواهد بود.
- سرنیتی یا همان اتریوم 2.0: سرنیتی آخرین مرحله از توسعه ی اتریوم است. در این مرحله، اتریوم 2.۰ معرفی می گردد. که در حقیقت همان بلاک چین جدید اتریوم است. از جمله ی مهم ترین ویژگی های سرنیتی این است که از اثبات سهام استفاده می کند. و ماشین مجازی اتریوم جدید به شمار می رود. بحث ها و شایعات زیادی حول محور زمان راه اندازی سرنیتی یا همان اتریوم 2.0 وجود دارد.
مراحل مختلف پیاده سازی اتریوم 2.0
این فاز عظیم که متعلق به اتریوم 2.0 می باشد به مرحله های فرعی متفاوتی تقسیم بندی می گردد. که نقشه ی مسیر آن به این صورت می باشد:
فاز صفر: زنجیره ی بیکن (Beacon chain) / شامل سه ماهه ی اول سال دو هزار و بیست می باشد.
فاز اول: زنجیره ی شارد (shard chain) / که در سال دو هزار و بیست و یک انجام می گردد.
فاز دوم: ماشین مجازی جدید اتریوم با نام (eWASM) / که مجددا در سال دو هزار و بیست و یک انجام می گردد.
فاز سوم: به نام بهبود مستمر / که در سال دو هزار و بیست و دو انجام می پذیرد.
سرنیتی در حقیقت یک اصلاحیه است
و اما می رسیم به سرنیتی. اتریوم 2.0 شامل تمام اصلاحیه هایی می شود که قرار است برای سرنیتی بار گزاری گردد. مجموع همه ی این به روز رسانی ها باعث می شود بلاک چین اتریوم به لحاظ فنی و امنیتی و سرعت خیلی پیشرفت قابل توجه تری را داشته باشد. ولی بیایید ببینیم با اتریوم 2.0 چه ویژگی هایی را دارا می باشد:
- انعطاف پذیر تر می شود. در این حالت حتی زمانی که خیلی از گره ها در حالت آفلاین به سر می برند. باز هم شبکه به حیات خودش ادامه خواهد داد.
- امنیت شبکه خیلی بالا تر خواهد رفت. رمز نگاری ها به شکلی نوین تغییر خواهند نمود. به این صورت اعتبار سنج ها هم می توانند به صورت کلی و هم به صورت واحد به واحد به فعالیت خود بپردازند.
- ساده تر شدن شبکه. به این وسیله پیچیدگی های اضافه ی شبکه از بین می رود. در این بین ممکن است برخی از ویژگی های شبکه نیز پاک شوند. اما جای نگرانی نخواهد بود.
- پایداری و ماندگار تر شدن شبکه ی بلاک چین به وسیله ی اتریوم 2.0. در مقالات قبلی ما احتمالا در مورد کامپیوتر های کوانتومی خوانده اید. این کامپیوتر ها می توانند در کسری از ثانیه سیستم های مبتنی بر بلاک چین را از بین ببرند. و ریشه ی ارز های دیجیتالی را از روی زمین بر دارند. اما با آمدن اتریوم 2.0 این اطمینان داده می شود که شبکه در برابر کامپیوتر های کوانتومی آسیب پذیر نخواهد بود. این طوری جای پول ها کاملا امن است.
- در اتریوم 2.0 تمرکز از کامپیوتر های قوی گرفته خواهد شد. به این وسیله حتی لپ تاپ ها نیز می توانند عمل اعتبار سنجی را به راحتی انجام دهند.
بررسی فاز ها در سرنیتی
از همان فاز صفر یعنی زنجیره ی بیکن در اتریوم 2.0 شروع می کنیم. این زنجیره در اتریوم 2.0 نوعی زنجیره جدا از بلک چین اصلی خواهد بود. نوع الگوریتم آن هم می شود اجماع اثبات سهام. ولی با تاخیر از سیستم اصلی اتریوم کار نخواهد نمود. بلکه به صورت موازی به فعالیت خود ادامه خواهد داد. الگوریتم سیستم اصلی اثبات کار نام داشت. اتریوم 2.0 در آغاز فقط برای ساده تر نمودن کار ها ایجاد خواهد شد. نه برای این که بتوان با آن قرار داد های هوشمند تولید نمود. ضمنا حساب هم نمی توان در آن ایجاد نمود. همان طور که گفتیم در اتریوم از الگوریتم اجماع اثبات کار بهره می بریم. درست مانند الگوریتم خود بیت کوین.
نام تخصصی این الگوریتم در اتریوم Ethash است. همچنین نام الگوریتم اثبات سهام در اتریوم 2.0 کسپر خواهد بود. در همین چندین سال گذشته بار ها قرار بر این بوده است که الگوریتم اثبات سهام را به جای اثبات کار جایگزین کنند. اما هر بار به دلایلی نتوانسته اند. چون نتوانسته اند هر بار فعال نمودن بمب سختی اتریوم عقب می افتاده است.
کمی درباره اثبات سهام در اتریوم بدانیم
اثبات سهام چیست؟ وقتی بلاک چین بخواهد از این نوع الگوریتم برای اعتبار سنجی اموال مالکین استفاده نماید. یک سری از اعتبار سنج ها را رد یابی می نماید. سپس هر کسی که اتر لازم را در این بلاک چین دارد. می تواند از آن به عنوان یک اعتبار سنج بهره ببرد. خود این اعتبار سنج ها بلاک های آتی را نشان می کنند و به همان ها رای هم می دهند. اما از کجا می توان اعتبار همین رای ها را سنجید؟ خیلی ساده است؟ با استفاده از میزان سهامی که در سیستم دارد؟ یعنی هر قدر در این سیستم سهام و ارز دیجیتال بیشتری دارید حق رای محکم تری هم خواهید داشت. حال تصور کنید یک سری از اعتبار سنج ها یک بلاک نامعتبر و بی اهمیت را نشان کنند.
در این حالت اعتبار سنجی که این بلاک را به میان آورده است. ارز ها و سهام خود را از دست خواهد داد. و بر عکس هر اعتبار سنجی که یک بلاک معتبر را وارد نماید به میزان وثیقه اش افزوده می گردد. برای همین است که به این سیستم، سیستم پاداش و مجازات هم می گویند. با توسل بر این سیستم همه موظف خواهند بود تا از قوانین جمع پیروی نمایند.
مفهوم اتر جدید
خب در حال معرفی فاز بیکن بودیم. در این مرحله اتریوم 2.0 معرفی می شود. این اتریوم 2.0 یک نوع دارایی در این فرایند به حساب می آید. اتریوم 2.0 را می توان یک نوع پاداش برای تایید تراکنش ها در این فاز تلقی نمود. و می توان آن را با اتر قدیمی تر هم خرید. ولی ذکر این نکته نیز لازم می نماید که در ابتدای کار هیچ کس نخواهد توانست این اتریوم 2.0 را برداشت نماید. کسی که بخواهد به عنوان یک اعتبار سنج جدید در این زنجیره باشد. باید سعی کند حداقل سی و دو اتر برای خود به دست بیاورد.
برویم به سراغ فاز 1
به این فاز زنجیره های شارد هم می گویند. اما شارد چیست؟ شارد مشتق شده از شاردینگ است. شاردینگ را می توان یک نوع روش برای مقیاس پذیر نمودن شبکه توصیف نمود. در این حالت می توان تراکنش ها را به صورتی کاملا موازی انجام داد. به این وسیله می توان تعداد زیادی تراکنش را در کسری از ثانیه انجام داد. یعنی اگر تا به حال فقط می شد در هر ثانیه پانزده تراکنش را انجام داد. حالا دیگر می توان این تعداد را بسیار بالا تر برد. یعنی می توان شبکه را به چندین شارد مختلف تقسیم نمود. خود خالق اتریوم ویتالیک بوترین در این باره می گوید. استفاده از فرایند شاردینگ باعث می گردد شبکه به مجمع الجزایر یعنی چندین جزیره تبدیل شود. یعنی فقط تجسم کنید که شبکه ی اتریوم به جای این که فقط یکی باشد.
مانند هزاران جزیره ی جدا و مستقل ولی فدرال خواهد بود. در این حال هر کدام از این جزایر می توانند قوانین نسبی خود شان را داشته باشند و مستقل عمل نمایند. اما چه کسانی در این جزیره ها سکونت دارند؟ حساب ها همان ساکنان همیشگی این جزایر محسوب می گردند. هر کدام از این حساب ها می توانند از تمام خصوصیات جزیره ی خود بهره مند گردند. ولی صبر کنید. آیا امکان برقراری ارتباط با سایر جزایر نیز وجود دارد؟ بله ولی به واسطه ی پروتکل های ارتباطی.
تعداد شارد ها چقدر است؟
فکر می کنید در همان آغاز کار چند شارد به وجود خواهد آمد؟ گفته می شود یکصد شارد. البته این عدد بعد ها بیشتر هم خواهد شد. در این حالت اعتبار سنج ها می توانند با توسل به شاردی که در آن قرار دارند. تراکنش های مورد نظر خود را تایید نمایند. اما چنان که پیش تر گفتیم در فاز اول قرار داد هوشمند و حساب و حتی دارایی وجود خارجی نخواهد داشت. این ها بعد ها اضافه خواهند شد. گفتیم اگر شاردینگ به وجود بیاید مقیاس پذیری ممکن خواهد شد. اما این را هم باید بدانید که هنوز مشکلاتی در سر راه وجود دارند که باید برطرف گردند. در هنگام شاردینگ خود اعتبار سنج ها در قالب یک استخر مقداری تراکنش تایید نشده در اختیار خود خواهند داشت.
در این حالت امکان زیادی دارد که حمله ی پنجاه و یک درصدی به وجود بیاید. خب ممکن است این سوال پیش بیاید که حمله ی پنجاه و یک درصدی دیگر چیست؟ در این مدل حمله هکر ها سعی می کنند کنترل پنجاه و یک درصد از نرخ هش شبکه را به دست بگیرند. برای روشن تر شدن موضوع از شما دعوت می کنیم که سری به سایر مقالات همین وب سایت بزنید. همه را کاملا توضیح داده ایم. در این روش ( حمله ی پنجاه و یک درصدی) تمرکز گرایی بیشتر خواهد شد. چرا؟ چون هر شارد شامل گروه های کوچکی از اعتبار سنج ها خواهد بود. این اعتبار سنج ها وظیفه دارند تراکنش های مورد نظر را تایید کنند. البته باید صورت برداری هایی را انجام داد تا اطمینان حاصل گردد که کل اعتبار سنج ها در یک شارد به طور تصادفی انتخاب شده اند.
چرا که به این وسیله خواهیم توانست جلوی حملات را بگیریم. به هر حال باید منتظر ماند و دید چه پیش می آید.
فاز دوم شامل چه مواردی خواهد شد؟
eWASM نام یک نوع ماشین مجازی اتریوم است. این ماشین مجازی می تواند در این مرحله قرار داد های هوشمند را اجرا نماید. بیایید کمی در مورد EVM بدانیم. همان طور که در ابتدای این مقاله گفته شد اتریوم یک شبکه از ارز های دیجیتالی می باشد که خاصیت غیر متمرکز بودن دارد. این شبکه را می توان یک نوع ابر کامپیوتر تلقی نمود. در این حالت تمام گره ها که آن ها را یک نود می نامیم. باید قرار داد های هوشمند را در این بستر اجرا نمایند. EVM هم در حقیقت یک نوع سیستم برای اجرای قرار داد های هوشمند می باشد. EVM را می توان به قلب شبکه تشبیه نمود. یعنی یک کامپیوتر غیر منفعل و غیر متمرکز.
در این کامپیوتر میلیون ها شی وجود دارد. هر کدام از این اشیاء می توانند مقداری داده را در خود ذخیره نمایند. کمی ساده تر که بخواهیم این مفهوم را برسانیم این طور می شود: ماشین مجازی اتریوم یک نوع استک است که دستورات مربوط به خود را اجرا می کند. زمانی که قرار داد های هوشمند نگارش می شوند. در سطح بالایی از زبان های برنامه نویسی قرار دارند. این سطح مربوط می گردد به زبان برنامه نویسی سالیدیتی. پس باید به زبان ماشین تفسیر شوند که ماشین بتواند آن ها را اجرا نماید. به این فرایند تفسیر هم کامپایل گفته می شود.
چرا ماشین مجازی فعلی اتریوم نا کار آمد است؟
بزرگ ترین مشکلی که ماشین مجازی فعلی اتریوم با آن رو به رو می باشد. این است که تراکنش ها به صورت تسلسل وار و پی در پی بررسی می کند. خب همین موضوع هم زمان زیادی می برد. و باعث کندی شبکه می شود. زیرا می دانیم که ممکن است در هر ثانیه هزاران تراکنش ثبت شوند. چه قدر زمان لازم است تا تمام آن ها به درستی تایید شوند؟ خب خیلی. اما اگر می شد این تراکنش ها به صورت موازی و چند تا چند تا بررسی و تایید می شدند به نظر خیلی بهتر بود. نه؟ برای همین به سیستمی نیاز خواهیم داشت که بتواند این نقیصه را جبران نماید. اگر این مشکل پا بر جا بماند ممکن است اتریوم آن اقبال مردمی را از دست بدهد. و به همین ترتیب ممکن است ارزش آن افت پیدا کند.
ماشین مجازی جدید چه محاسنی دارد؟
کمی بالا تر گفتیم که ماشین مجازی جدید را eWASM می نامیم. این حروف مخفف کلمات Ethereum WebAssembly هستند. وب اسمبلی یک نوع استاندارد است. توسط این استاندارد هم می تواند یک سری کد قابل حمل را تعریف و اجرا نمود. در این مدل جدید می توان عملکرد و کارکرد بهینه تری را از ماشین مجازی انتظار داشت. یعنی قرارداد های هوشمند، حساب ها، حالت ها و موارد بیشتری را می توان ایجاد نمود. البته کار طراحی و توسعه ی eWASM هنوز در مراحل ابتدایی آن است. پس از مدتی و در سال دو هزار و بیست و یک انتشار خواهد یافت. و چنان که گفته می شود هنوز هم باید تحقیقات جامع تری در مورد این ماشین و نحوه ی کار کرد آن انجام گردد.
فاز سوم و تلاش برای بهبود دائمی
بیایید ببینیم بهبود دائمی و مستمر یعنی چه؟ این نام در بر گیرنده ی همه ی تغییرات آینده، راه حل ها، بهینه سازی های مراحل قبلی و هر چه در این مسیر انجام شده است می باشد. البته شرکت و سهام داران اصلی اطلاعات چندانی در مورد این مرحله در اختیار ما نگذاشته اند. دلیلش هم این است که این پروژه تازه قرار است که در سال دو هزار و بیست و دو شروع گردد. به همین خاطر صحبت چندانی از آن به میان نمی آید. اما چند اتفاق جالب قرار است در طی راه اندازی آن انجام بپذیرد. مثلا قرار است کراس شارد اتفاق بیوفتد. یعنی بین هر شارد بتوان تراکنش انجام داد. کلاینت ها هم سبک تر از گذشته خواهند شد. Super-square charting و Closer ties هم از جمله ی دستاورد های بعدی این پروژه خواهند بود.
کمی بیشتر در مورد اتریوم 2.0 بدانیم
اتریوم 2.0 را می توان یک پرش فوق العاده در مسیر ارز های دیجیتالی و مخصوصا خود اتریوم دانست. اما باید گفت چنان که خود تان هم در این مقاله خوانده اید. اتریوم 2.0 همین فردا به وقوع نخواهد پیوست. بلکه یک پروژه ی زمان بر می باشد. و باید به تحقق آن فرصت لازم را داد. بالا تر عرض کردیم که اتریوم 2.0 قرار است در چهار مرحله راه اندازی گردد. البته معنی این جمله هم این نیست که پیشرفت پروژه تا همین چهار مرحله محدود خواهد بود. موضوع خیلی گسترده تر از این حرف ها می باشد. طبق تجربه می توان چنین انتظار داشت که این پروژه ی عظیم و بزرگ هم مانند سایر پروژه ها با تاخیر های مخصوص به خود رو به رو خواهد بود.
به یاد داشته باشید که اتریوم پروژه ای نخواهد بود که نسخه ی فاینال و بسته شده داشته باشد. که اگر به آن رسیدیم بدانیم به انتهای راه رسیدیم. خیر این طور نیست. همیشه حتی پس از طی مرحله ی چهارم هم مشکلاتی به وجود خواهند آمد که باید حل شوند. و این ممکن نخواهد بود مگر این که به روز رسانی های لازم در آن صورت بپذیرند. ضمنا یاد تان باشد که پلتفرم اتریوم یک پلتفرم مادر است که بسیاری از رمز ارز ها از دل همین پلتفرم بر خواسته اند. شاید برای همین امر هم باشد که بسیاری در حال حمایت از این پروژه ی بسیار بزرگ هستند. سرمایه گذاری های بزرگ و عجیب و غریبی تا کنون بر روی همین پلتفرم انجام شده اند.
خود این سرمایه گذاری های بسیار بزرگ به عنوان یک عامل انگیزشی برای جلو رفتن پروژه و پیشرفت روز افزون آن محسوب می گردند.
حرف آخر
در صورت موفقیت این پروژه بلاک چین به دست آمده در آخر مقیاس پذیر خواهد بود. و این کمک می کند تا اتریوم به یک ابر کامپیوتر جهانی تبدیل گردد. و این می تواند تازه شروع رویای بلاک چینی باشد. برای همه ی مردم جهان و عاشقان حوزه ی ارز های دیجیتالی. در این حالت سرمایه گذاران بیشتری به سمت و سوی این پروژه سوق پیدا خواهند نمود. و به فکر راه اندازی امکانات بیشتری خواهند بود. برای این که بتوانیم عظمت این پروژه را به خوبی درک نماییم. باید سیر گذار از اتریوم یک به اتریوم 2.0 را به خوبی مطالعه و مشاهده کنیم. و البته یاد مان باشد زمان تعیین کننده ی همه چیز خواهد بود.