همه چیز در مورد تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از راه های دانستن این است که چه چیزی را باید بخریم و چه چیزی را نه. سرمایه گذاری در بورس هم می تواند برای کسانی که زمان کافی برای آن دارند مناسب باشد و به عنوان کسب و کاری سود ده به آن نگاه کرد. می توان به دو روش وارد بورس اقلام مختلف و حتی ارز های دیجیتالی شد. یا می توان به طور مستقیم وارد این بازار های بورس شد. و یا حتی غیر مستقیم. وقتی شخص بخواهد به طور مستقیم وارد بورس شود خودش هم اقدام به خرید و فروش انواع سهام می کند. در روش دوم که آن را غیر مستقیم می خوانیم، افراد سرمایه های خود را به اشخاص دیگری می سپارند تا آن ها برای شان عمل خرید و فروش را انجام دهند.
به این حالت سبد گردانی هم گفته می شود. سبد گردانی خصوصا برای افرادی مناسب می باشد که خود شان زمان کافی برای انجام عمل خرید و فروش ندارند. و نیازی هم به دانستن انواع تحلیل ها مانند تحلیل تکنیکال نیست. از طرفی دانش کافی ای هم در این زمینه ندارند. و اگر خود شان بخواهند به تنهایی اقدام به چنین کاری کنند احتمالا سرمایه ی خود را پس از مدت کوتاهی از دست خواهند داد.
تحلیل تکنیکال ابزاری مهم برای تحلیل
گفتیم وارد شدن به بازار بورس و سرمایه به سه چیز محتاج است. یکی داشتن پول و سرمایه ی کافی. دیگری زمان کافی برای تمرین و یادگیری و در آخر دانشی که تبدیل به تجربه شده است. همچنین معلوم شد داشتن تجربه کافی در مورد بورس و سهام مختلف به همراه یادگیری مداوم قوقا می کند. ما تجربه و اطلاعات مورد نیاز خود را با یادگیری و سپس تحلیل های متفاوت به دست می آوریم. مانند همین تحلیل تکنیکال . داشتن اطلاعات در مورد انواع سهام و حتی ارز های دیجیتالی و دنبال نمودن اخبار مرتبط با هر کدام از آن ها به ما کمک می کند که حرکت بعدی خود را عاقلان، منطقی تر و همچنین با ریسک کم تر انجام دهیم.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از جمله ی ابزاری هستند که به ما کمک می کنند تا بتوانیم راه و مسیر درست تری را برای سرمایه گذاری انتخاب نماییم. حال باید دید کاربرد تحلیل تکنیکال دقیقا چیست؟
ملزومات استفاده از این روش
در استفاده از این روش اطلاعاتی مانند نمودار و قیمت ها و حجم ها و تکنیک های مختلف مهم هستند. این روش در حقیقت یک استراتژی به حساب می آید. و همان طور که اشاره نمودیم، در این روش از مشاهده و در نظر گرفتن قیمت ها و حجم ها کمک گرفته می شود. با استفاده از این اطلاعات آماری می توان تحلیل های خوبی را انجام داد تا بتوان فهمید حرکت بعدی ما در بازار های بورسی چه باشد. مانند شطرنج. این تحلیل ها را می توان در مورد انواع کالا ها و اوراق بهادار که قبلا معاملاتی در مورد آن ها صورت گرفته است انجام داد. این موارد می تواند شامل انواع اوراق سهم، آتی، کالا، و سایر اوراق بهادار باشد.
می توان تحلیل تکنیکال را یک ابزار موفق و خوب دانست که توسط آن می شود روند های قیمتی و الگو ها را بررسی نمود. همچنین این ابزار به ما کمک می کند تا قدرت پیش بینی خوبی در مورد وضعیت آینده ی مثلا ارز دیجیتالی همچون بیت کوین داشته باشیم. همان طور که در مقالات گذشته عنوان نمودیم، پشتوانه ی بیت کوین نه طلا و یا کالا که همان اعتماد و باور مردم است. با توجه به نمودار قیمتی این ارز دیجیتال می توان دریافت که چه مقدار می شود روند و سیر قیمت آن را اعم از نزولی و یا صعودی بودن بررسی و پیش بینی نمود.
زمان تقریبا زیادی از پیدایش این نوع تحلیل می گذرد . و در تمام این مدت الگو های فراوانی همراه با تکنیک های متنوع به وجود آمده اند. و هر کدام از آن ها کار آیی مخصوص به خود را دارند. تحلیل گران تکنیکال نیز همواره در حال ترکیب انواع این الگو ها و مقیاس ها با هم هستند تا بتوانند به یک استراتژی بهینه و جدید و خوب دست پیدا کنند. و به این وسیله بتوانند عمل خرید و فروش خود را نسبت به هر سهامی انجام دهند.
فکر می کنید اصول اساسی تکنیکال چیست؟
طبق گفته ی پدر تحلیل تکنیکال آقای چارلز داو قیمت بر روی نمودار خود گویای همه ی اطلاعات لازم می باشد. این یکی از اولین مفروضات مهم در این سیستم تحلیلی است. با این حساب می توان گفت که تکیه ی خود این سیستم بر روی اطلاعات آماری از قیمت ها است. زیرا با تحلیل وضعیت قیمت ها در زمان گذشت و همین الآن می توان آینده را پیش بینی نمود. داو همچنین می گفت که در بازار های فعال عواملی بر روند قیمت ها موثر می افتند. این عوامل کاملا عیان و آشکار هستند. پس هر موقع که به نمودار قیمتی توجه کنید بیشتر اطلاعات مورد نیاز تان را درخواهید یافت. اگر چه ممکن است این فرضیه تا حدی طبق گفته ی داو درست باشد ولی قیمت ها تحت تاثیر اخبار و سیاست هم هستند.
و شاید نتوان آن چنان هم به آن تکیه نمود. این چنین باوری زمانی می تواند کاملا درست باشد که مطمئن باشیم سیاست و جنگ و اخبار و شایعات هیچ اثری بر قیمت ها ندارند. ولی اگر جنب و جوش بازار کم تر باشد می توان از یک چنین تحلیلی به خوبی سود جست. مثلا می دانیم که این نوع تحلیل در بازار بورس داخلی ایران خودمان به خوبی جواب می دهد. داو فرضیه ی دیگری را هم مطرح نمود. و آن این بود که نوسانات قیمت ها هم کاملا تصادفی صورت نمی پذیرد. پس الگو ها و روند ها در طی دوران ها باز هم تکرار می گردند. با این حساب می توان این طور برداشت کرد که الگو ها و روند ها طی بلند مدت به وجود می آیند. و به این وسیله کسی برنده ی این بازی مالی است که دیدگاه بلند مدتی داشته باشد.
سه اصل مهم تکنیکالی
اصل اول اهمیت خود قیمت است و پیداست که همه چیز را قیمت نشان می دهد. خیلی از کسانی که به تحلیل تکنیکال خرده می گیرند معتقدند چیز های دیگری هم به غیر از قیمت وجود دارند که همین قدر مهم باشند. مثلا سوابق شرکت هایی که سهام شان را به بازار بورس ارائه نمودند هم مهم است. یا سوابق ارز های دیجیتالی. با این حساب می توان فهمید این ها چه کسانی می توانند باشند. بله. درست حدس زدید. کسانی که کار شان تحلیل بنیادی است. ولی از طرفی هم تکنیکالیست ها معتقدند هر چیزی که لازم باشد را می توان از روی قیمت ها فهمید. مثلا گذشته و سوابق هم خود شان تابعی از قیمت همین الآن هستند.
زیرا این بالا و پایین رفتن قیمت ها و در کل تحرکات بازار مقدار عرضه و تقاضا را هم نشان می دهد. دومین اصل مهم حرکت قیمت در روند نمودار است. تحلیل گرانی که از این مدل استفاده می کنند معتقدند همه چیر تکرار پذیر است. چه در کوتاه مدت، چه در میان مدت، و چه در بلند مدت. سومین اصل تکنیکالی هم این است که گذشته همین الآن جریان دارد. یعنی تکرار شدن گذشته کاملا عادی و طبیعی است. چرا ؟ چون روانشناسی بازار چنین است که عواملی مانند ترس و هیجان همواره وجود داشته باشند. و خود این هیجانات و تب های خرید و فروش خود شان یک چرخه درست می کنند. این چرخه های دائمی سبب می شوند تا قیمت ها و روند بالا و پایین شدن شان هم به همین صورت تکرار شود.
بنابر این می توان گفت که تحلیل گران تکنیکالی با استفاده از نمودار ها احساسات و هیجانات مردم و تب بازار را تحلیل می کنند. جالی است که بدانید برخی از ابزار های مربوط به این نوع تحلیل روند های یک صد ساله را بررسی می کنند. زیرا آن هایی که این ابزار را به وجود آورده اند می دانند که دائما قیمت ها در حال تکرار هستند.
نحوه و چگونگی استفاده از تکنیکال
تکنیکالیست ها همواره در تلاش هستند که بالا و پایین رفتن قیمت ها را بررسی و ارزیابی و پیش بینی کنند. آن ها همراه با قیمت ها حجم معاملات را هم می سنجند. هر صنعتی مانند صنایع فولاد و یا کاغذ سازی و غیره و حتی ارز های دیجیتالی هم چندین مدل الگو و همچنین سیگنال مختلف وجود دارد. مثلا برخی از آن ها فقط به همین الآن بازار متمرکز شده اند. و برخی دیگر به آینده نگاه می کنند. به طور مثال خطوط حمایت و مقاومت به آینده اشاره دارد.
آیا این تحلیل محدودیتی هم دارد؟
یک فرض وجود دارد که بر قیمت ها و اطلاعات قبل و حالای بازار متمرکز است. پس هیچ روشی هم برای به دست آوردن سود نداریم. به جز در مواردی که بازار پویا و فعالی نداشته باشیم. تحلیل گران بنیادی هم معتقدند بازار امکان دارد کاملا فعال و پویا باشد. اما همه ی اطلاعات را نمی توان از قیمت ها کسب نمود. زیرا تکراری در کار نیست و قیمت ها کاملا تصادفی بالا و پایین می روند. دومین محدودیتی که برخی برای این مدل می شمارند این است که کاربرد ها فقط در برخی موارد است و نمی توان آن را بسط و گسترش داد. یعنی چه؟ مثلا ممکن است تریدر ها یک حد ضرر مشخص برای خود انتخاب نمایند و با رسیدن قیمت ها به این حد ضرر شروع به فروش سهام می کنند. در این حالت قیمت ها را چگونه می توان پیش بینی نمود؟
فرق بین تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟
هر دوی تحلیل تکنیکال و فاندامنتال یا همان بنیادی از پزکاربرد ترین تحلیل ها و ابزار هستند. و از هردوی آن ها همواره برای پیش بینی و جستجو و تحلیل نمودن وضعیت بازار استفاده می کنند. و از هر دوی آن ها می توان این گونه دریافت که بهتر است از کدام سهام و یا ارز دیجیتال بیشتر بخریم و یا کدام را بهتر است که همین الآن بفروشیم. هر دوی آن ها هم مدافعان و مخالفانی نیز دارند. با این حال تحلیل فاندامنتال و یا همان بنیادی ارزش ذاتی هر سهم را بررسی می کند. مثلا این طور بیان می دارد که اگر چه فلان سهام الآن ارزشش پایین آمده است ولی به طور کلی خرید آن بهتر است.
زیرا ارزش نهفته ای دارد که بعدا حتما بارز می گردد. و الآن بنابر شرایط خاصی مشکل برای آن پیش آمده است و بعدا ممکن است حل شود. بنابر این تمامی اطلاعات جنبی هم در این تحلیل به کار می آیند . مثلا این که برای تحلیل گر این موضوع مهم است که میزان منابع شرکت مورد نظر او چه قدر است و یا میزان بدهی او چه قدر می باشد و یا قرار است کی تمام شود. حتی مقدار وام شرکت هم می تواند بر تصمیم گیری او تاثیر بگذارد. تحلیل تکنیکال برایش تنها قیمت و حجم سهام مورد نظر مهم است و از این نظر تفاوت خیلی زیادی با بنیادی دارد. در تحلیل تکنیکال به فاکتور های ریشه ای تری مانند میزان بدهی شرکت ها و وام و صورت حساب های آنان توجه نمی شود و با تحلیل قیمت ها به پیش بینی آینده می پردازند.
از این مقاله چه نتیجه ای متوان گرفت؟
با وجود تمامی توضیحاتی که داده شد می توان این طور نتیجه گرفت که تحلیل تکنیکال می تواند فوق العاده کاربردی باشد. و بر عکس تحلیل بنیادی خیلی زمان زیادی نمی برد. زیرا پارامتر های استفاده شدن در آن تنها شامل قیمت ها و حجم معاملات است. با توجه به الگو ها و ابزار مختلفی هم چون نمودار های قیمتی تقریبا همه ی افراد می توانند از چنین تحلیلی استفاده کنند و آن را به کار بگیرند. فرا گیری آن هم بسیار آسان است. جالب تر آن که از تحلیل تکنیکال می توان در همه ی بازار ها هم استفاده نمود. بازار هایی مانند طلا و بورس و بازار سکه و هر بازاری که معامله گرا زیادی را به خودش جذب می کند و باعث گردش پول های بسیار زیاد می گردد. امیدواریم این مقاله برای شما عزیزان کاربردی و مورد استفاده باشد.