قطع اینترنت چه تاثیری بر روی وضعیت اقتصادی ایران دارد؟
خب در این مقاله به بیان تاثیرات مختلف قطع اینترنت در ایران خواهیم پرداخت. فین تک چیست؟ به معنای یک نوع فن آوری مالی می باشد که برای ارائه ی خدمات نوین مالی کاربرد دارد. حالا که فین تک را شناختیم می رویم به سراغ آقای رضا قربانی که در همین حوزه ی فین تک فعالیت دارند. آقای قربانی در مورد تاثیر منفی قطع اینترنت در ایران مطلبی نوشته اند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
یادداشت آقای رضا قربانی در مورد قطع اینترنت
بیایید ببینیم قطع اینترنت چه بر سر ما می آورد؟ چرا حالا دیگر همه فکر می کنند که داشتن دسترسی به اینترنت تبدیل به یک حق و حقوق برای آن ها شده است؟ چرا قطع اینترنت می تواند موجب یک ضرر اقتصادی کلان شود؟ باید خاطر نشان نمود که پروژه ی اینترنت در دهه شصت میلادی و به عنوان یک زیر بنا برای سایر پروژه های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی ساخته شد. البته همان اوایل هیچ کس تصورش را هم نمی کرد که این پروژه می تواند به عنوان یک زیر بنا برای سایر پروژه ها باشد. و اساسا کسی فکرش را هم نمی کرد که اینترنت بتواند از این محدوده ی پروژه های نظامی و غیره خارج شود. و کم کم فراگیر تلقی گردد.
در حقیقت زیر بنا و تکنولوژی های زیر بنایی به گروهی از تکنولوژی ها گفته می شود که منطق اقتصاد، جامعه، کسب و کار ها، سیاست و غیره را دچار تحولی شگرف می کنند. مانند برق که اگر نباشد انگار دیگر چیزی نیست. ولی مثلا نبود یک دوربین عکاسی خیلی هم مشکل آفرین نیست. زیرا زیر بنایی محسوب نمی گردد. در مثالی دیگر چرخ را می توان یک اختراع زیر بنایی دانست. اما دوچرخه را نه. زیرا اگر دوچرخه نباشد اتفاق خاصی نمی افتد. اما اگر خود چرخ نباشد چه؟ نه ماشینی. نه موتوری. و نه هواپیمایی به صورت امروزی. مگر این که ماشین ها و موتور ها و هواپیماهایی بسازند که اساسا چرخی نخواهد. تکنولوژی های دیگری هستند که خیلی مهم تلقی می شوند. اما می توان تا حدی بدون آن ها هم گذراند. زیرا بنیادی نیستند.
پس تا به این جا سه نوع تکنولوژی را معرفی نمودیم. این سه را در قسمت بعدی بیشتر تشریح خواهیم نمود.
سه نوع تکنولوژی
گفتیم که سه نوع تکنولوژی داریم. دسته ی اول به دسته ای اطلاق می گردد که تعداد شان کم است ولی تاثی گذاری فراوانی دارند. دسته ی دوم مربوط می شود به تکنولوژی هایی که هم بزرگ به نظر می رسند. و هم تعداد شان زیاد است. و در آخر تکنولوژی هایی که تعداد شان زیاد است ولی تاثیرات چندانی ندارند. در حال حاضر می توان اینترنت را آخرین و جدید ترین نوع تکنولوژی بنیادین نامید که مانند برق اگر نباشد انگار در یک ده زندگی می کنیم. خب حالا این ها را گفتیم که به کجا برسیم؟ می خواهیم بگوییم اینترنت همان تکنولوژی ای است که بزرگی آن بیش از تمام تکنولوژی های برابر آن است. همین الان خیلی از آدم ها اینترنت را منحصر به صفحات وبی و رسانه های دیجیتال و رسانه های اجتماعی می دانند.
این در حالی است که می توان گفت رسانه ها و شبکههای اجتماعی در برابر عظمت اینترنت پشیزی هم نیستند. پس می توان این طور گفت که اگر به خاطر یک مشکل کوچک کل سیستم یک تکنولوژی مانند اینترنت را می بندیم. خود مان را از خیلی چیز ها محروم ساخته ایم. این خیلی چیز ها، چیز هایی نیستند که بتوان به راحتی از آن ها گذشت. باید دانست که اینترنت به قدری بزرگ است که باید تعیین کنیم وقتی می گوییم تعطیلی اینترنت، منظور مان دقیقا کدام بخش و زیر شاخه از آن است. زیرا ظاهرا نمی توان کل اینترنت را با این همه عظمت تعطیل نمود. ضمنا به طرح شبکه ی ملی اطلاعات خواهیم پرداخت.
بیاییم 5 نسل از تکنولوژی اینترنت را بشناسیم
همان طور که گفتیم اینترنت از دهه ی شصت به وجود آمده است. اما از آن زمان تا به حال پنج بار پوست انداخته است. در هر بار یک اتفاق جدید برای این سیستم افتاده است. اتفاقاتی مانند ارتباطات، انتشار، تجارت، تعاملات اجتماعی و داد و ستد دارایی. چنان که معلوم شد نسل اول مربوط می گردد به نسل ارتباطات. در این نسل TCP/IP شکل اولیه ی خود را گرفت. در آن زمان این تنها یک شبکه ی ارتباطی بود. اول سیستم های نظامی و پس از آن سیستم های دانشگاهی را فرا گرفت. در این محیط ها افراد دائما به دنبال راهی برای برقرار ارتباطات خود می گشتند. و چه چیزی می توانست بهتر از اینترنت برای آن ها باشد؟
گفته می شود که قبل از پیدایش اینترنت گیرنده و فرستنده ی پیام باید در یک مسیر به یکدیگر متصل می شدند تا بتوانند با هم ارتباط برقرار نمایند. یک مثال بارز آن هم تلگراف و مورس است. پس از آن و وقتی که اینترنت اختراع شد دیگر لازم نبود که چنین کاری انجام بپذیرد. با اینترنت می شد چنین ارتباطی را بدون در یک مسیر قرار گرفتن همزمان برقرار نمود. ضمنا امنیت این روش هم کاملا تامین می شد. زیرا پیام ها تقسیم به بسته های می شدند. و همه ی این پیام ها در نهایت به یک بسته و پیام تبدیل می شدند. در آن زمان همه ی کاربران می خواستند تا با هر نقطه ای از گوشه و کنار دنیا ارتباط برقرار کنند. و در نهایت ارتباطات شخصی بسیار گسترش پیدا نمود. اما به چه چیزی ضرر رسید؟ دفاتر پستی.
زیرا از آن زمان به بعد افراد بسیاری از کار های خود را با ایمیل انجام می دادند نه با دفاتر پستی.
نسلی که انتشار نام داشت
پس از سپری کردن نسل اولیه، کاربران متوجه این نکته شدند که شاید بتوان پیام ها را برای افراد بیشتری هم ارسال نمود. این زمان همان دهه ی نود میلادی بود. آن زمان بود که آقای تیم برنرزلی ساختار وب را به وجود آورد. در این حالت خیلی از ویژگی های اینترنت نمایان شدند. و تازه معلوم شد که این ماجرا می تواند پایانی نداشته باشد.کاربران اینترنت همواره در حال به وجود آوردن محتوا بر بستر آن بودند. توجه داشته باشید که قبل از اینترنت و وب ایده ها و نظریات را فقط می شد بر روی کتاب ها، رسانه های چاپی، رادیو و تلویزیون و انتشار داد. اما حالا وب توانسته بود که به صورت کاملا موازی با همه ی آن ها به رقابت بپردازد.
در برخی جاها به این بستر رسانه های جدید گفته می شود. همان گونه که گفته شد نسل اول فشار زیادی بر روی دفاتر پستی آورد. اما نسل دوم رسانه های چاپی مانند کتاب و روزنامه و غیره را تحت شعاع قرار داد.
نسل سوم را دوران تجارت نامیدند
پنج سال آخر قرن بیستم مربوط بود به این نسل که به آن نسل تجارت می گفتند. حالا که میشد پیام ها را به چندین نفر ارسال نمود. شاید می شد بازار یابی هم نمود. حالا دیگر خیلی از کاربران در پی این بودند که محصولات خود را در بستر اینترنت به فروش برسانند. در همین نقطه تجارت الکترونیکی پا گرفت. و فروشگاه های خرده فروشی کم کم از سکه افتادند. در این حال فروشگاه هایی الکترونیکی مانند آمازون به وجود آمدند و جای آن ها را گرفتند. به همین ترتیب زنجیره ی تامین کالا نیز به کلی تغییر پیدا نمود. ماجرا آنقدر بالا گرفت که هر فعالیتی که به نوعی ربط به اینترنت داشت سرمایه گذاران به شدت از آن استقبال می نمودند.
آن هم قبل از سال دو هزار. خیلی از ایده ها به وجود آمدند. و سپس همه ی آن ها از بین رفتند به جز یک درصد باقی مانده. سپس نسل بعدی اینترنت به وجود آمد. بد نیست بدانید که اینترنت مبنایی برای اقتصاد ایران گشته است. اما یک نکته باقی می ماند. آن هم این که اینترنت در ایران تنها محدود به کسب و کار های نو پا و به اصطلاح استارت آپ ها نمی شود. بلکه خیلی از کسب و کار های سنتی هم نان همین تکنولوژی را می خورند.
تعاملات اجتماعی
بعد از گذشت از سال دو هزار و ترکیدن حباب دات کام ناگهان کسب و کار هایی پای در عرصه ی وجود گذاشتند که کار شان ایجاد ارتباط و تعامل بین افراد و نزدیکان شان بود. به این حالت اصطلاحا وب ۲.۰ هم می گویند. این وب دو همان نسل چهارم اینترنت می باشد. می توان گفت از این زمان به بعد شبکه ها و رسانه های اجتماعی شروع به خلق و رشد کردن نمودند. خیلی ها البته به این مرحله از اینترنت فضای مجازی هم می گویند که کاملا اشتباه است. اما چرا؟ چون مجازی بودن یعنی غیر واقعی بودن. ولی اینترنت و وب را می توان یک پدیده ی سایبر فیزیکی دانست که وجود دارند. یعنی نه می توان گفت کاملا واقعی است. و نه می توان گفت کاملا غیر واقعی می باشد.
به تعبیری دیگر می توان گفت که دنیای سایبر همان قدر که دنیای بیرون واقعی است، واقعی می باشد. دلیل این که خیلی از افراد چنین فکر می کنند که دنیای سایبری غیر واقعی است این می باشد که دید سطحی نگری هم دارند. باید پذیرفت که ما در عین حال در دو دنیای فیزیکی و سایبری زندگی می کنیم. و جالب آن که هر کدام از این دو دنیا قوانین خاص خود را دارند. اما به هر حال بر روی یکدیگر تاثیر خاص خود را می گذارند. برخی چنین تصور می کنند که می توان اینترنت را حذف نمود. و اصلا چه احتیاجی به آن داریم؟ اما افراد دیگر که طعم ارتباط را چشیده اند. چنین چیزی را قبول ندارند.
داد و ستد
نسل پنجم اینترنت مربوط شد به داد و ستد. که در دهه ی ابتدایی قرن بیست و یکم به وجود آمد. در همین نسل بود که پلتفرم های بلاک چینی شکل گرفتند و ظهور پیدا کردند. بلاک چین ها را می توان یک دفتر کل توزیع شده نامید. در این سیستم مدیریت دارایی شما کاملا با خود تان خواهد بود. بدون واسطه ای مانند بانک ها و سیستم های مالی که مسئولین شان حقوق بگیر هستند. الان می توان گفت که خدمات بانکی تحت شعاع این سیستم های بلاک چینی قرار گرفته اند. و در آینده نیز هر کسی چنین واسطه گری ای را نمی تواند انجام دهد. یک جور هایی می توان بلاک چین های امروزی و هر چیزی که مبتنی بر آن ها باشد را شبیه به کسب و کار های اینترنتی در پایان قرن بیستم دانست.
یعنی همان قدر که برای مردم در آن زمان کسب و کار های اینترنتی جذاب بودند و همه به سمت و سوی شان هجوم می بردند. همان قدر هم الان همه چنین احساسی را به بلاک چین ها دارند.
پیچیدگی های اینترنت
می توان آن قدر دنیای اینترنت را پیچیده توصیف نمود که حالا برخی به این فکر می افتند که آیا بدون اینترنت زندگی بهتر نیست؟ این ها همان کسانی هستند که اگر می توانستند به اول تاریخ مراجعه می نمودند و جلوی اختراع آتش و چرخ را هم می گرفتند.در قسمت های قبلی پنج نسل از اینترنت را بررسی نمودیم. و معلوم شد که خود ما در نسل سوم قرار داریم. یعنی همان ماجرایی که در اواخر قرن بیستم در ایالات متحده شاهدش بودیم حالا در ایران میبینیم. ما هنوز وارد نسل چهارم اینترنت نشده ایم. و در واقع در حال مصرف نمودن محصولات غربی ها هستیم. خیلی ها بر این عقیده هستند که حمایت از تولید داخلی یعنی نگذاریم مردم مان محصولات غربی و خارجی را خریداری نمایند. و سعی کنیم تنها مشابه آن محصولات را تولید کنیم.
در حقیقت دیدگاه این افراد تنها به عملکرد ها محدود می گردد. این در حالی است که نمی توان به شکوفایی رسید در حالی که سطوح دیگر اینترنت را بر روی خود و دیگران بسته ایم. برای این که موضوع بهتر روشن شود به بررسی موبایل یا همان تلفن های همراه می پردازیم. می توان تلفن همراه را هم به دو لایه ی کاربردی و پیاده سازی آن تقسیم نمود. در قسمت کاربردی آن می توان مشاهده نمود که تلفن همراه هم عکاسی می کند و هم تماس بر قرار می نماید. و در قسمت پیاده سازی هم می توان قابلیت ذخیره نمودن اطلاعات را در نظر گرفت. این کاربران تنها به کاربرد وسیله می اندیشند. و کاری به پیاده سازی آن ندارند.
در حالی که افرادی مانند تصمیم گیران، طراحان، دولت مردان، رگولاتور ها و کار آفرین ها باید هر دوی این قسمت ها را با هم ببینند.
جنبه های دیگر در اینترنت
تازه ما به غیر از این دو لایه که گفتیم جنبه های دیگری را نیز داریم. مثلا این که رابط کاربری یک نوع تلفن همراه چه قدر خوب باشد ربطی به عملکردش ندارد. ولی در هر حال برای همه مهم است. ما معمولا لایه ی پیاده سازی را ندید می گیریم. در حالی که اکثر تفاوت ها در همین لایه نهفته است. به طور مثال ذخیره ی امن اطلاعات، مصرف بهینه ی انرژی، صحت کارکرد و حفظ حریم خصوصی کاربر را می توان در همین لایه جستجو نمود. تمام این جنبه ها غیر کاربردی هستند اما مهم می باشند. یک مثال دیگر. گفته اند در چند هفته ی گذشته یک نرم افزار مسیر یاب در نسخه ی اندروید و آن هم ایرانی طراحی و ساخته شده است. که به عنوان جایگزینی برای نرم افزار ویز معرفی شده است.
مشکل این نرم افزار در مصرف بسیار زیاد آن از باطری گوشی است. این نرم افزار به سرعت باعث تخلیه ی باطری گوشی می شود. در مثالی دیگر می توان از موتور های جستجوی ایرانی نام برد که قرار بود مثلا جایگزین گوگل باشند. چند نفر از مردم از این موتور ها استفاده می کنند؟ یک نگاه به کارگاه های سئو بر اساس الگوریتم های گوگل بیندازید. هنوز هم وجود دارند. در رابطه با حریم خصوصی پیام رسان های داخلی چطور؟ می بینید؟ انگار همه هم راضی نیستند.
یک مرور دوباره
خب گفتیم تا به همین الان پنج نسل اینترنت را شاهد بوده ایم که در خود ایران الان در حال تجربه ی نسل سوم آن هستیم. بنابر این می توان گفت که با جهان اولی ها یک بیست سالی فاصله داریم. همچنین سطوح اینترنت را چهار عدد بررسی نمودیم. و این طور متوجه شدیم که نمی توان با تنها جنبه های کاربردی هر چیز جای خالی دیگر جنبه ها را پر کنیم. چرا؟ چون جنبه های غیر کاربردی در حالی که تاثیری خاصی بر کارکرد یک چیز ندارند. ولی در عین حال نمی توان آن ها را نادیده گرفت. چنان که گفته شد برخی اینترنت را محدود به چند شبکه ی اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام می دانند. هنوز هم هستند کسانی که معتقدند می شود بدون تعامل با فعالین حوزه های مختلف اینترنت مشغول ساختن اینترنت داخلی شد.
معلوم می شود کلا فلسفه ی اینترنت را متوجه نشده اند. یک مورد دیگر این است که حالا پس از سال های سال ما اینترنت را چاه نفتی جدید می دانیم. که می توان از آن بسیار پول در آورد. یکی از چیز های مهم در مورد اینترنت این است که بتوان به وسیله ی آن به همه چیز دسترسی داشت. برای این که این دسترسی پذیری را بهتر متوجه شویم. باید اول بدانیم که در دنیا بین نود و نه و نود و نه صدم درصد و نود و نه و نصد و نود و نه هزارم تفاوت های فاحشی وجود دارد. زمانی هم که یک کشور اقدام به قطع اینترنت خود می کند. آن هم خود خواسته یعنی می خواهد از چاه های نفت خود چشم پوشی نماید.
در زمان قطع اینترنت ما چه چیزی را از دست دادیم؟
پس می توان گفت تمامی آمار و ارقامی که پس از قطع اینترنت منتشر شد یک مشکل بزرگ داشته اند. آن هم این که هر چه قدر هم این اعداد بزرگ باشند در برابر ضرر اقتصادی که خود کشور نمود مانند قطره ای از یک دریا می باشد. و نمی توان آن ها را با هم مقایسه نمود. مفهوم ضرر را در این باره زمانی درک خواهیم کرد که اول بفهمیم این یک تجارت پر سود است که حتی اعدادش را هم نمی توان نوشت یا خواند. و حالا ما خود مان را از این تجارت بیرون می اندازیم. عجیب به نظر می رسد. اما وجود داشته است و دارد. می خواهیم بگوییم با اینترنت می شد اقتصاد کشور را بسیار بسیار بزرگ تر نمود. و GDP ایران را افزایش داد. و در آخر سطح رفاه را هم بالا تر برد.
اما ظاهرا ما این را نمی خواهیم. و باید در همین وضعیت باقی بمانیم. کسانی که تاجر هستند می دانند از چه حرف می زنیم. همیشه ضرر های ما نیست که ما را دق می دهد. بلکه سودی است که می دانیم می توانستیم بدستش بیاوریم. زمانی که قطع اینترنت را سر لوحه ی کارمان در کشور قرار می دهیم. همه ی کسانی را که می توانستند در جنبه های پیاده سازی تکنولوژی فعالیت کنند را نا امید کرده ایم. چرا؟ چون زمانی که قطع اینترنت انجام شد توسعه دهندگان وب در کشور هم متضرر و نا امید شدند. می خواهیم بگوییم اگر قطع اینترنت در ایران صورت بپذیرد در حقیقت توان توسعه دادن و تولید را با دست خود مان قطع می کنیم.
یاد مان باشد در زمان قطع اینترنت بیشتر از ضرری که کردیم. سودی که می توانستیم داشته باشیم مهم است. پس بهتر است خود مان را گول نزنیم.