حباب دات کام چیست؟
این همه که می گویند حباب دات کام ، حباب دات کام منظور شان چیست؟ مت ن را تا انتها مطالعه کنید تا متوجه شوید حباب دات کام چیست؟ این حباب در سال هزار و نهصد و نود و هفت و ماه اوریل به وجود آمد. و در سال دو هزار و سه منفجر شد. در این فاصله ی زمانی خیلی از شرکت ها به وجود آمدند. سرمایه های زیادی را جذب نمودند. و سپس سرمایه ها را به باد دادند. وقتی سرمایه گذاران قیمت را در بازار به طور دستی بالا ببرند می گوییم حباب دات کام شکل گرفته است. همین ماجرا عینا بر سر صنایع مختلف و مسکن هم رخ داده است. اما چه چیزی می تواند ارزش واقعی یک جنس را پر رنگ تر نمایش دهد؟
محبوبیت صنعت، گمانه زنی ارزش بالقوه، نفوذ سیاسی و خیلی چیز های دیگر. زمانی هم که مردم به این نتیجه برسند که بازار روز های آخر خود را می بیند. و یا نمی تواند ارزش خود را حفظ نماید این حباب هم منفجر خواهد شد. در حقیقت می خواهیم بگوییم سرمایه گذاران می توانند گاهی اوقات این بازی را به راه بیندازند. و ارزش بازار را کاهش دهند. حال بیایید ببینیم آیا این ماجرا در بازار ارز های دیجیتال نیز رخ می دهد؟
بازار ارز های دیجیتال
هم بله و هم نه. این مربوط به شما است. ممکن است در بازار های ارز دیجیتالی وضعیتی پیش بیاید که شما حس کنید وارد یک حباب شده اید. و این حباب منفجر شدنی می باشد. شاید هم چنین چیزی را اصلا حس نکنید. این کاملا مربوط به تحلیل شما از شرایط می شود. خیلی ها بر این باور هستند که ارز های دیجیتالی بالا و پایین فراوانی دارد. یعنی می خواهند عدم ثبات را به شما بگویند. افرادی هم که در این صنعت مشغول به کار می باشند معتقدند این نوسانات زیاد خیلی هم طبیعی می باشد. و حتی می گویند که این نوسانات هم در نهایت می خوابد. همان طور که پیش تر اشاره نمودیم در دهه ی نود میلادی شرکت های زیادی به وجود آمدند که به بوجود آمدن حباب دات کام دامن می زدند.
اغلب آن ها اول اسم شان یک E وجود داشت. و در آخر آن ها یک دات کام می دیدیم. چنین اسم هایی باعث شدند که سرمایه گذاران شگفت زده شده و سرمایه های خود را در این چنین شرکت هایی تزریق نمایند. یا حداقل سهام آن ها را بخرند. زیرا در آن زمان کسب و کار الکترونیکی خیلی جالب بود. و مانند امروز چندان هم تعریف شده و طبیعی نبود. بد نیست این را هم بگوییم که بیش از نیمی از همان شرکت ها حالا دیگر اسم شان هم نیست. البته پول هایی هم که در آن ها سرمایه گذاری شد دیگر نیست. همه اش باد هوا شد.
حالا دیگر بیشتر از 10 سال از آن زمان می گذرد. و هنوز هم خیلی از سرمایه گذاران زخم خورده، کارآفرینان، مدیران عامل و سایر فعالان حوزه تکنولوژی نمی دانند که خود تکنولوژی هم آیا در چنین حبابی قرار دارد یا خیر؟
شکل گیری
می گویند گذشته چراغ راه آینده است. پس برای این که بتوانیم در مورد آینده چیزی بگوییم باید اول گذشته را خوب بدانیم. اولین دوره از حباب دات کام مربوط می گردد به همان اواخر دهه ی نود که اکثر مردم اینترنت داشتند و می دانستند اینترنت چیست. همان زمان شرکت مایکروسافت ویندوز نود و پنج پلاس را روانه ی بازار نمود. که اتفاقا در آن اولین نسخه ی اینترنت اکسپلورر را می توانستید بیابید. پس به واسطه ی این مرور گر مردم توانستند بهتر وارد دنیای اینترنت شوند. خب کار آفرین ها هم با دیدن چنین چیزی موقعیت را برای کارآفرینی مناسب دیدند. اتفاقا آقای جف بزوس هم یکی از همان کار آفرین ها بود. پس وب سایت خودش یعنی آمازون را افتتاح نمود و توانست اولین محصول خود را که داگلاس هوفستادر نوشته بود برای مشتری خود بفرستد.
چرا که این محصول یک کتاب بود. تصور کنید محل کار او یک گاراژ بود. البته سال تاسیس آمازون به هزار و نهصد و نود و چهار بر می گردد. اما یک سال بعد از آن یعنی در سال هزار و نهصد و نود و پنج این کتاب به عنوان اولین محصول ارسال شد. اولین مشتری این وب سایت نیز مردی به نام جان وین رایت بوده است. که مشخص است به کتاب علاقه داشته. ضمنا این کتاب را به عنوان اولین محصول خود جف بزوس برای او فرستاده است. چون در آغاز جف بزوس تنها کار می کرده. آن زمان به سایت های آمازون و بقیه ی وب سایت ها در این زمینه لقب دات کامی دادند.
این شرکت ها در آن زمان دو مکان برای خود داشتند. یکی آدرس های اینترنتی آن ها و دیگری انبار هایی که اجناس شان را در آن ها می گذاشتند.
کارآفرین ها استقبال کردند
سال هزار و نهصد و نود و پنج بود که کار آفرین های بیشتری به این وب سایت ها علاقه مند شدند. Craig Newmark یکی از همین کار آفرین ها بود. که سعی کرد یک موسسه ی تبلیغات اینترنتی راه اندازی نماید. البته Jerry Yang به همراه David Filo هم در سال هزار و نهصد و نود و پنج یاهو را راه اندازی نمودند. البته مایکروسافت هم زمین را خالی نکرد. چرا که MSN را راه اندازی نمود. MSN را می توان مشابه پرتال های خبری در آن زمان دانست. اصلا پیر امیدیار را که می شناسید. همان دو رگه ی ایرانی – آمریکایی. که توانست موسس وب سایت ای بی شود. گفته می شود که روزی در وب سایت شخصی او کسی درخواست پرینتر نمود. او هم توانست به او یک پرینتر با قیمت چهارده دلار و هشتاد و سه سنت بفروشد.
همان موقع بود که به نظرش رسید حالا که می توان یک پرینتر با این قیمت به افراد آن هم در اینترنت فروخت. چرا یک وب سایت که اساسا کارش همین است راه نیندازم؟ آن جا بود که ایده ی وب سایت eBay خلق شد. با این حساب بانک ها هم به تلاش افتادند تا وب سایت های دات کام خود را داشته باشند. تا بتوانند پول های بیشتری هم به دست بیاورند. آن ها حتی اقدام به سرمایه گذاری های کلان در استارتاپ ها نمودند. دقیقا همین موقع بود که کسب و کاری به نام Webvan توانست یک سرمایه ی کلان معادل سیصد و نود و شش میلیون دلار را جذب نماید. آن هم از همین طریق. ناگهان رییس هیئت مدیره ی سیستم بانکداری مرکزی ایالات متحده درباره ی وضعیت موجود هشدار داد. و گفت که احتمالا بازار سقوط خواهد کرد.
این سرمایه ها کجا رفتند؟
همین که تعدادی در آغاز کار شروع نمودند و موفق هم شدند. یک دفعه مثل قارچ استارت آپ ها شروع به تکثیر کردند. زیرا هر کس فکر می کرد می تواند مانند نفرات اول موفق باشد. و به سود آوری برسد. مثلا استارت آپ Pets.com که یک استارت آپ مخصوص حیوانات و موارد مربوط به آن ها بود در سال هزار و نهصد و نود و هشت راه اندازی شد. ماجرا تمامی نداشت. این حباب دات کام دائما در حال بزرگ و بزرگ و بزرگ تر شدن بود. استارت آپ دیگری با نام Kozmo ناگهان پا گرفت. که می توانستید هر چیزی را در آن سفارش دهید و تا نهایتا یک ساعت بعد دریافتش کنید. این قبیل ایده ها جالب به نظر می رسیدند. بنابر این توانستند سرمایه های خیلی خوبی را هم برای خود جذب نمایند.
البته بحث فقط بر سر گرفتن سرمایه نبود. آن ها قول و قرار هایی را هم با سرمایه گذاران می گذاشتند. مثلا می گفتند به محض بزرگ شدن شرکت شما یکی از سهام داران بزرگ آن خواهید بود. و یا این که سرمایه تان را تا تاریخ فلان به شما باز خواهیم گرداند. اتفاقا سرمایه گذار ها هم پول های مبارک را به این قبیل شرکت ها می دادند. و صبر می کردند تا موعد باز پرداخت و سود دهی فرا برسد. البته این را هم بگویم که به سود نشستن ها همیشه به یک صورت نبود. در پاراگراف بعدی خواهیم گفت.
روش های مختلف دیگر برای سود دهی
گاهی شرکت ها در یک بازه ی زمانی سهام خود را در بورس به مزایده ی مردمی می گذاشتند. مانند شرکت آمازون که در سال هزار و نهصد و نود و هفت وارد بازار بورس هم شد. گاهی هم شرکت های نیمه جان داری که توانش را داشتند. اقدام به خرید استارت آپ های کوچک می نمودند. به این ترتیب پول سرمایه گذار های اولیه هم زود تر پرداخت می شد. مثلا خود سرویس Hotmail زمانی جدای از مایکروسافت بود. اما پس از چندی ماکروسافت Hotmail را به قیمت چهارصد میلیون دلار در آن زمان خریداری نمود که مبلغ فوق العاده زیادی بود. به این ترتیب خیلی ها در آن زمان توانستند یک شبه ره صد ساله را بروند و میلیونر و حتی میلیاردر شوند. تازه این مبلغ در قبال برخی دیگر هیچ چیزی نیست.
تصور کنید خود شرکت یاهو در سال هزار و نهصد و نود و نه پنج ممیز هفت دهم میلیارد دلار به Mark Cuban صاحب امتیاز شرکت Broadcast.com پرداخت کرد تا بتواند آن را برای خود بخرد. و به این ترتیب این فرد یک شبه میلیاردر شد. کمی بعد پیتر تیل و ایلان ماسک هم توانستند دو سرویس پی پل و ای بی را به مبلغ یک و نیم میلیارد دلار بفروشند. و به این ترتیب آن ها هم پولدار شدند. همین حالا هم سرمایه ی ایلان ماسک رسیده است به رقم هجده و نیم میلیارد دلار. و سرمایه ی پیتر تیل هم دو و نیم میلیارد دلار براورد می شود.
در سال هزار و نهصد و نود و هشت وب سایت و شرکت theGlobe.com در بازار بورس عرضه ی سهام نمود. و توانست در آن زمان رکورد دار جذب سرمایه شود. در پاراگراف بعدی به داستان این وب سایت بهتر خواهیم پرداخت.
وب سایت theGlobe.com
بیایید ببینیم که اصلا وب سایت theGlobe.com چه ماهیتی داشته است؟ theGlobe.com را می توان یک مدل شبکه ی اجتماعی در آن زمان دانست. که سال به وجود آمدن آن بر می گردد به هزار و نهصد و نود و چهار. تاد کریزلمن و استفن پترنات دو بنیان گذار این وب سایت بوده اند. که بالاخره توانستند آن را در سال هزار و نهصد و نود و هشت به همه معرفی نمایند. کمی طول کشید. اما شد. البته شبکه ی خبری CNN ناگهان یک گزارش در مورد این وب سایت و موسس آن تهیه نمود. در این گزارش خیلی واضح نمایش داده می شد که موسس این شرکت تمام سرمایه ها را صرف خوش گذرانی های بی وقفه ی خود می کند.
آن هم سرمایه های عمومی را. اما موسس آن به جای این که پاسخ گو باشد. جمله ای عجیب گفت. او گفت حالا هر چه می خواهم را دارم. و می خواهم زندگی بی دردی را شروع کنم. البته این تنها حرف این آدم در آن روزگار نبود. خیلی های دیگر هم بودند که چنین رفتاری را پیشه می کردند. زیرا پول شان باد آورده بود. این را هم بگویم که همه این طور لاابالی گری نمی کردند. خیلی های دیگر هم مانند جف بزوس افرادی بودند که متعهد و مسئولیت پذیر بودند. و دائما در پی این بودند که شرکت خود مانند آمازون را بزرگ تر کنند.
تبلیغات گران قیمت در Super Bowl
Super Bowl همان لیگ برتر فوتبال آمریکایی است. که تبلیغات در آن خیلی گران تمام می شوند. حساب کنید در سال دو هزار با وجود این قیمت های سر سام آور برای تبلیغات در میان نیمه ها چهارده شرکت دات کامی تبلیغات خود را پخش نمودند. برای همین اوج حباب دات کام در همان سال بود. وب سایت AOL با سرمایه ی یکصد و شصت و چهار میلیارد دلاری تعلق گرفت به Time Warner. این شرکت رسانه ای تصورش این بود که بعد از خرید AOL می تواند به راحتی به آن موفقیتی که می خواهد برسد. آن هم در هزاره ی سوم.
پایان حباب دات کام
خب چنان که گفته شد حباب دات کام دشت به آخر راهش نزدیک می شد. زیرا سرمایه ای نمانده بود که جذبش نکرده باشد. ضمنا سرمایه گذار ها هم بالاخره متقاعد شده بودند که از این شرکت ها و وب سایت ها برای آن ها آبی گرم نخواهد شد. بنابر این وب سایت Pets.com رسما در سال دو هزار اعلام ورشکستگی نمود. Webvan هم کمی بعد یعنی در سال دو هزار و یک همین کار را انجام داد. وقتی هم که این ورشکستگی ها را مردم پشت سر هم دیدند وحشت زده شدند. تازه Cisco و Sun Microsystems هم ارزش شان به صفر تمایل پیدا نمود. خیلی از شرکت ها از بین رفتند و Cisco در بازار باقی مانده بود که در آن هیچ مشتری ای وجود نداشت.
برای همین هم ناگهان تا هشتاد و شش درصد افت ارزش سهام پیدا کردند. تازه وضعیت شرکت Sun Microsystems که افتضاح تر بود. زیرا ارزش سهام آن هم تا نود و هشت درصد افت پیدا کرد. قبل از این اتفاق ارزش کل سهام آن بیش از دویست میلیارد دلار براورد شده بود. و حالا… تا این که وضعیت Sun Microsystems به شدت وخیم شد و اوراکل توانست آن را در سال دو هزار و نه آن هم با مبلغی برابر با هفت ممیز چهار دهم میلیارد دلار بخرد. خیلی از شرکت های دات کامی حاضر نبودند که اعلام ورشکستگی نمایند. ولی دیگر دیر شده بود. آن ها زیر بار فشار فوق العاده زیادی بودند.
سر آمازون چه بلایی آمد؟
امازون واقعا کمرش شکست. زیرا قبل از منفجر شدن حباب دات کام ارزشش بالغ بر صد و هفت میلیارد دلار براورد شده بود. اما پس از منفجر شدن حباب دات کام قیمتش رسید به تنها هفت میلیارد دلار. البته پس از جدال های پی در پی حالا ارزش آمازون به بیش از دویست و هفتاد و پنج میلیارد دلار رسیده است. اما می توان چنین عنوان نمود که از یک سد بلا عبور کرده است تا به این جا رسیده. اگر بخواهیم بزرگ ترین اشتباه تاریخ را در این فاصله ی زمانی عنوان کنیم می توان به AOL و Time Warner اشاره نمود. درآمد شرکت مادر به سرعت کاهش پیدا می کرد. و مرتبا کارمندان اخراج می شدند. تا این که شرکت مادر در سال دو هزار و سه AOL را برای همیشه از مراودات خود حذف نمود.
شرکت هایی هم بودند که آن قدر صبر کردند تا بازار آرام بگیرد. مانند شرکت گوگل که خیلی هوشمندانه عمل نمود. این شرکت در سال هزار و نهصد و نود و هشت تاسیس شد. اما تا سال دو هزار و چهار یعنی پس از پایان حباب دات کام هیچ گاه سهام خود را عرضه نکرد. پس از آن سهام خود را عرضه نمود. علت این هم که تا آن زمان این شرکت سهامی عرضه نکرده بود این بود که مدیران شرکت پی به وجود حباب دات کامبرده بودند. و با هوشمندی تمام منتظر ماندند تا فرصت بهتری پیش بیاید.
آینده چه می شود؟
گذشته ها گذشته است. همه ی این حوادث به بیش از یک دهه ی گذشته تعلق دارد. حالا دیگر آمازود و اوبر سعی دارند کار های نا تمام آن زمان را تمام کنند. اگر چه این حباب دات کام خیلی ها را در آن زمان بدبخت نمود. اما باعث شد یک فوران ایده هم رخ بدهد. البته این قبیل شرکت ها حالا دیگر بزرگ تر از آن هستند که بتوان گفت موفق نخواهند شد. حالا دیگر تجربه و امکانات بیشتری دارند. همین پارسال بود که آمازون سرویس جدید تحویل خواربار را راه اندازی نمود. سرویسی که شرکت Webvan همیشه می خواست آن را راه اندازی کند. ولی پایدار. که نتوانست.
در سال دو هزار و نه آمازون باقی مانده های آن شرکت را خرید. اوبر هم سرویسی به نام UberRush معرفی نمود که همان کار شرکت Kozmo را انجام می داد. یعنی یک سرویس تحویل سریع. گذشته چراغ راه آینده است. مثل همیشه. شاید بار دیگر یک حباب دات کام دیگر در جای دیگر به وجود بیاید.