[ad_1]
با پیشرفت بازار ارزهای دیجیتال و افزایش پیشینه فعالیت آن، ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال بسیار محبوب و پرطرفدار شدهاند. بخشی از این ابزارهای تحلیلی در حوزه ارزهای دیجیتال با بازارهای مالی دیگر مشترک است و شباهتهای زیادی دارند.
در حقیقت، تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) سالهاست که به روشی محبوب در بین معاملهگران و تحلیلگران و سرمایهگذاران تبدیل شده است. این تحلیل قرنهاست که پایهریزی شده است؛ اما در ۲۰ سال گذشته با پیشرفت روزافزون اطلاعات و ابزارهای تحلیل، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. در عصر اینترنت، افراد بیشتری به این ابزارها دسترسی پیدا کردهاند و از آنها برای شکلدادن به برنامههای معاملاتیشان استفاده میکنند.
وبسایتها و بسترهای فراوانی هم با هدف عرضه ابزارهای تحلیل افتتاح شدهاند و هرروز بر محبوبیت آنها افزوده میگردد. در این مطلب، نخست معنی تحلیل تکنیکال و چگونگی کارکرد آن را بررسی و بعد ازآن ۵ ابزار پرکاربرد تحلیل ارز دیجیتال را معرفی میکنیم. در پایان هم، ۳ پلتفرم رایگان تحلیلی را بررسی خواهیم کرد که ابزارهای تحلیل بازار را به بهترین شکل دراختیار کاربران قرار میدهند. پس تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل فنی یا تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیشبینی حرکت احتمالی قیمت داراییها از اطلاعات گذشته بازار استفاده میکند. تعریف دیگر تحلیل تکنیکال، هنر و دانش پیداکردن نقاط ورودوخروج در نمودارها برای سرمایهگذاری و کسب سود در بازارهای مالی است.
تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است که خریدوفروشهای جمعی معاملهگران بازار بهروشدقیق میتواند تمام اطلاعات راجع به دارایی معاملهشده را منعکس کند. در نتیجه، این نوع تحلیل میتواند بهروشمداوم ارزش منصفانه داراییها را مشخص کند.
بخش مهمی از تحلیل تکنیکال، به رفتارشناسی معاملهگران اختصاص دارد. تحلیل تکنیکال نشان میدهد که نوسانهای آینده بازار میتواند شبیه به نوسانهای گذشته آن باشد؛ چراکه روانشناسی جمعی شرکتکنندگان در دورههای مفرق تقریباً مشابه است و احساسات جزئی جدانشدنی از موجبات نوسانهای قیمت بهحساب میآید.
درحقیقت، تحلیل تکنیکال بر موجباتی تمرکز دارد که عرضه و تقاضا بر تغییرات قیمت و حجم و نوسانها تأثیر میگذارد. این نوع تحلیل مفرق از تحلیل بنیادی است که بر موجبات خارجیای تمرکز دارد که میتوانند بر قیمت داراییها تأثیر بگذارند. تحلیل بنیادی بر موجبات اقتصاد کلان، صورتهای مالی، کارکرد شرکت و موسسان پروژه متمرکز است.
در نتیجه، تحلیلگران تکنیکال اطلاعات بازار را نمودار و از اطلاعات موجود در نمودار برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنالهای معاملاتی کوتاهمدت بهکار میجریان؛ اما زمانیکه تحلیل در بازه زمانی طولانیتری مثل نمودار ماهانه انجام شود، میتوان از آن برای سرمایهگذاری بلندمدت هم بهره برد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تعدادی از منابع منشأ تحلیل تکنیکال را معاملات دوره آشوری باستان و بازارهای یونانی میدانند. درحقیقت، شواهدی از اهمیت حدسوگمان در تجارت آن دوره هم وجود دارد و نشان میدهد که آنها احتمالاً تغییرات و نوسانهای قیمت را دنبال میکردند.
بااینحال، نشانه مستندتری از استفاده از تحلیل تکنیکال را میتوان در بیان جوزف دِ لا وگا (Joseph de la Vega)، تاجر الماس، کارشناس مالی، فیلسوف و شاعر ساکن آمستردام، از بازارهای هلند در قرن هفدهم دید. وی کتاب ماندگار خود، «سردرگمی سردرگمیها» (Confusion of Confusions) را در سال ۱۶۸۸ نوشت. این کتاب که بر پیشنهادهای کلی سرمایهگذاری متمرکز بود، به چراغ راهنمایی برای ردیابی منشأ تحلیل تکنیکال مدرن تبدیل شده است. دِ لا وگا در این کتاب توضیح داد که چگونه از تعدادی تکنیکها برای پیشبینی حرکت قیمت سهام در بورس آمستردام استفاده کرد.
یکی دیگر از شواهد اولیه تحلیل تکنیکال را میتوان در استفاده هوما مونهیسا (Homma Munehisa) از الگوهای شمعی برای پیشبینی قیمت برنج در ژاپنِ اوایل قرن هجدهم مشاهده کرد. هوما مونهیسا تاجر ثروتمند برنج اهل ساکاتای ژاپن بود. او در کتاب خود، اَشکال اولیه الگوهای تکنیکال را شرح داد و گفت که جریانها و وارونگیها در بازارها به احساسات انسان مربوط میشوند.
پیدایش تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی آمریکا
درحالیکه شواهدی مبنیبر استفاده از تحلیل تکنیکال در آمستردام و لندن قبل از قرن هجدهم دیده میشد، اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تحلیل تکنیکال در بازار ایالات متحده معرفی شد. این چارلز داو (Charles Dow) بود که بهعنوان پیشگام حوزه تحلیل تکنیکال در بازار سهام ایالات متحده شناخته شد. چارلز داو وقتی در حال مطالعه حرکت شاخص سهام صنعتی و حملونقل بازار در سال ۱۸۹۶ بود، نظریه داو را مطرح کرد.
داو اطلاعات بازار سهام آمریکا را بهروشدقیق تحلیل و تعدادی از یافتههایش را در قالب مقاله در والاستریت ژورنال چاپ کرد. او نظریه اولیه خود را با نام «نظریه داو جونز» منتشر کرد. چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و نتوانست نظریه کامل خود را منتشر کند؛ اما اغلب طرفدارانش آثار او را منتشر کردند و در قرن بعد تحقیقات بیشتری درباره فرضیههای او انجام دادند.
ابزارهای تحلیل تکنیکال چه هستند و چه کاربردی دارند؟
هرکسی میتواند با به کارگیری از اصول و ابزارهای مناسب، تحلیل تکنیکال را یاد بگیرد و به فردی توانمند در پیشبینی قیمتها و تغییرات بازار تبدیل شود. اولین و مهمترین قدم برای یادگیری، آشنایی با ابزارهای تحلیل در ارز دیجیتال است. باید به این نکته توجه کنیم که ابزارهای فراوانی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند و یادگیری هرکدام نیازمند صرف زمان و تمرین است.
بهعنوان سرمایهگذار باید چهارچوبی کلی از ابزارهای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال را بدانید و در قدم بعد با ابزارهایی که در آنها تسلط پیدا کردید، نمودارها را تجزیهوتحلیل کنید. درادامه با معرفی تعدادی از ابزارهای تکنیکال، تصویری کلی از آنها را عرضه میدهیم.
شاخص متوسط متحرک همگرایی واگرایی (MACD)
شاخص مکدی یکی از پرطرفدارترین ابزارهای تحلیل حوزه ارز دیجیتال و یک اندیکاتورهای کاربردی و ساده است. همانطورکه از نام این اندیکاتور مشخص است، مکدی درواقع نوعی اُسیلاتور است که رابطهی بین دو متوسط متحرک (مووینگ اوریج) قیمتی را نشان میدهد.
در آخرین دهه ۱۹۷۰، جرالد اپل (Gerald Appel)، فیزیکدان و پژوهشگر آمریکایی، مکدی را با هدف تشخیص تغییرات در قدرت، جهت، مقدار حرکت و مدتزمان یک جریان در بازار سهام طراحی کرد و پسازآن، تحلیلگران در سایر بازارهای مالی از آن استفاده کردند. مکدی از دو خط مکدی و خط سیگنال و هیستوگرام تشکیل شده است. این اجزا بهصورت زیر تعریف میشوند:
- خط MACD: متوسط متحرک نمایی ۲۶روزه و متوسط متحرک نمایی ۱۲روزه
- خط سیگنال: متوسط متحرک نمایی ۹روزه خط MACD
- هیستوگرام: خط سیگنال و خط MACD
هنگامیکه متوسط متحرک نمایی ۱۲دورهای بالای متوسط متحرک نمایی ۲۶ دوره قرار میگیرد، اندیکاتور مکدی ارزشی مثبت دارد و هنگامیکه به زیر آن میرود، ارزشی منفی دارد. فاصلهی بین مکدی و خط مبنا (Base Line) نشاندهنده فاصله بین دو متوسط متحرک نمایی است.
بیشتر بخوانید: آموزش کامل استفاده از اندیکاتور مکدی در معاملات
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص RSI یا قدرت نسبی یکی دیگر از ابزارهای معامله پرطرفدار است که با بررسی گرایش بازار میتواند نقاط اشباع فروش و اشباع خرید را شناسایی کند. RSI اندیکاتوری مومنتوم (Momentum) یا گرایش بازار است؛ یعنی سرعت تغییرات قیمت را بررسی میکند.
سال ۱۹۷۸، جِی. ولز وایلدر جونیور (J. Welles Wilder Jr.)، پدر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بازار معاملات، شاخص RSI را در کتاب «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» (New Concepts in Technical Trading Systems) معرفی کرد.
اگر RSI را با مکدی مقایسه کنیم، میبینیم که مکدی از متوسطهای متحرک نمایی استفاده میکند؛ اما اندیکاتور RSI نموداری از کفها و سقفهای اخیر قیمت را نشان میدهد. بههرحال، شناسایی بازار رنج با استفاده از اندیکاتور مکدی بسیار آسانتر است؛ اما اندیکاتور RSI بهعنوان مکمل مکدی میتواند بازگشت جریان را با نمایش مناطق اشباع فروش و اشباع خرید نشان دهد.
بررسی تغییرات این اندیکاتور درکنار بررسی تغییرات قیمت میتواند به تریدرها در تشخیص درست زمان بازگشت جریان و مشخص بهترین نقاط ورود به بازار و خروج از آن کمک کند. بااینحال، شاخص RSI هم مثل بسیاری دیگر از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال با درصد خطای زیادی همراه است و در تعدادی مواقع سیگنال اشتباه میدهد.
شاخص حجم تعادلی (OBV)
اندیکاتور OBV یا On Balance Volume با نامهای اندیکاتور حجم تعادلی و حجم متوازن یا اندیکاتور حجم و قیمت شناخته میگردد. سال ۱۹۶۲، جوزف گرانویل (Joseph Granville) این اندیکاتور را در کتاب «راهحل جدید گرانویل برای سودآوری در بازار سهام» (Granville’s New Key to stock market profits) معرفی کرد.
از شاخص حجم تعادلی (OBV) برای اندازهگیری جریان حجمی مثبت و منفی استفاده میگردد. بهگفته گرانویل، حجم عاملی است که میتواند بازار را تکان دهد. بههمینعلت، از این اندیکاتور استفاده کرد تا براساس تغییرات حجمی از تغییرات عمده در بازار مطلع شود.
او پیشبینیهای اندیکاتور را مثل فنری میدانست که بهشدت فشرده میگردد. وقتی افزایش حجم اتفاق بیفتد؛ ولی تغییرات برجستهی در سهم نبینیم، درنهایت این فنر از حالت فشرده خارج میگردد.و قیمت را با خودش یا بهسمت بالا یا بهسمت پایین میکشد.
براساس تئوری حجم چارلز داو، حجم باید در جهت جریان حرکت کند. در جریان صعودی، حجم معاملات باید درکنار رشد قیمت افزایش و در جریان نزولی، حجم معاملات باید با کاهش قیمتها افزایش یابد. پس در هر دو حالت، باید افزایش حجم را ببینیم و رشد حجم کیفیت جریان مرتبط را تأیید میکند.
شاخصی ساده با اطلاعاتی بسیار مهم
این شاخص در عین سادگی، اطلاعات مهمی دراختیار معاملهگر قرار میدهد. اندیکاتور OBV که تماماً درباره حجم معاملات است، اینگونه محاسبه میگردد.که درصورت بستهشدن نزولی کندل، حجم راجع به آن از حجم کل کم و درصورت صعودی بستهشدن کندل، حجم معاملات به این شاخص اضافه میگردد.
این شاخص که حجم تجمعی معاملات را نشان میدهد، برای مشخص و تأیید جریان استفاده میگردد. به عنوان نمونه، زمانیکه نمودار قیمتی و OBV جریان نزولی را نشان دهد (یعنی کندلهایی که بهصورت نزولی بسته شدهاند، حجم بیشتری از کندلهایی داشته باشند که بهصورت صعودی بسته شدهاند)، میتوان احتمال ادامهیافتن جریان نزولی را داد.
فراموش نکنید که امکان مشاهده واگرایی در این اندیکاتور هم وجود دارد؛ بهروشیکه میتوان قدرت جریان و احتمال بازگشت جریان را با OBV مشخص کرد.
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
نوسانگر استوکاستیک (Stochastic Oscillator) شاخصی است که باتوجهبه دامنه قیمت در دورههای متعدد، قیمت کنونی را اندازهگیری میکند. برخلاف اندیکاتورهایی مثل مکدی و RSI که رابطه مستقیمی با قیمت سهم و حجم معاملات دارند، اندیکاتور Stochastic روی جنبه دیگری از تغییرات قیمت سهام متمرکز میگردد. یعنی، این اندیکاتور سرعت تغییرات قیمت در یک بازه زمانی را بررسی میکند.
اندیکاتور RSI استوکاستیک در تعدادی از بسترها برای آسانتر خواندهشدن در بازه بین ۰ تا ۱۰۰ نشان داده میگردد.و خط مرکزی روی عدد ۵۰ ترسیم میگردد. مقادیر بیشتر از ۰.۸۰ یا ۸۰ بهمعنای شرایط اشباع فروش و مقادیر کمتر از ۰.۲۰ یا ۲۰ بهمعنای شرایط اشباع خرید است.
اندیکاتور RSI استوکاستیک با این پیشفرض کار میکند که قیمتها پیش از اینکه واکنش نشان دهند یا حرکتی بازگشتی داشته باشند، کاملاً از متوسط خود فاصله میگیرند. مقادیر و شیب RSI با مومنتوم و شدت حرکات قیمت رابطه مستقیم دارد.
کاربرد اساسی این اندیکاتور در پیداکردن نقاط بالقوه ورودوخروج و احتمال معکوسشدن جریان است. اندیکاتور RSI استوکاستیک بیشتر اوقات نزدیک به محدودههای بالایی (اشباع خرید) و پایینی (اشباع فروش) اهمیت بیشتری دارد. در کناراین، هنگامیکه این اندیکاتور به خط مرکزی نزدیکتر است، میتواند اطلاعات مفیدی درشرایط جریان بازار عرضه دهند.
اندیکاتور برد واقعی متوسط (ATR)
اندیکاتور ATR که مخفف Average True Range است، در زبان فارسی بهعنوان متوسط محدوده واقعی شناخته میگردد. ATR یکی از اندیکاتورهایی است که برای اندازهگیری نوسانهای موجود در بازار استفاده میگردد.
این اندیکاتور در ردیف اسیلاتورها بهشمار میرود. بهروشطبیعی زمانیکه شدت نوسانها در بازار جریان افزایشی مییابد. رنج اندیکاتور ATR هم زیاد میگردد. برعکس وقتی نوسانهای قیمت افت مییابد. شاخص ATR هم کاهش مییابد.
این اندیکاتور برای پیشبینی حرکات قدرتمند قیمتی و شناسایی نوسانهای بازار بهکار میرود. نحوه محاسبه آن بدینصورت است که تفاضل قیمت بالای هر بازه زمانی (High) و قیمت پایین آن (Low) را حساب و متوسطی بیشتر اوقات در دوره زمانی ۱۴ از آن رسم میکند.
این شاخص درواقع نوسانهای شدید بازار را (چه نزولی و چه صعودی) با افزایشهای شدید در خود نشان میدهد. ضمناً، نوسانهای کوچک را که کندلهایی با اندازه کوچکتر رقم میزند، با کاهش در شاخص ATR نمایش میدهد.
البته توجه کنید که ATR درباره جهت جریان بازار اطلاعاتی دراختیار ما قرار نمیدهد و تنها نوسانهای بازار را مشخص میکند. بعد از نوسانهای شدید و کندلهای بزرگی که در بازار شکل میگیرند (چه کندلهای قرمز و چه سبزرنگ) و به افزایش ATR منجر میگردد. باید منتظر کاهش اندازه کندلها و کندلهای کوچکتر باشیم.
یعنی، نوسان مشاهدهشده در هر کندل باید کاهش یابد تا شاخص ATR اصلاح شود و از قله خود فاصله بگیرد. شاخص ATR بیانگر این مسئله است که ارز دیجیتال یا سهام در یک روز بهروشمتوسط چقدر نوسان میکند. تریدرها میتوانند از این ابزار استفاده و حد زیان و اهداف سود خود را مشخص کنند.
معرفی ابزارها و بسترهای تحقیقی
درادامه مقاله، بسترهای تحلیل حوزه ارز دیجیتال را بررسی میکنیم. تعداد زیادی از این ابزارها و بسترها بهرایگان عرضه میشوند؛ اما ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال و بسترهای پولی متنوع دیگری هم طراحی و پیادهسازی شدهاند که با بهکارگیری مجموعهای از آنها میتوان مقدار ریسک در معاملات را به حداقل رساند.
بخش «طرحها» در وبسایت ارزدیجیتال
کاربران وبسایت ارزدیجیتال میتوانند در قسمت «طرحها»، تحلیلها و آموزشهای بازار ارزهای دیجیتال را منتشر کنند یا تحلیلها و آموزشهای دیگران را بخوانند. این بخش مثل شبکه اجتماعی اختصاصی عمل میکند که هم برای کاربران تازهکار و هم برای تریدرهای حرفهای کاربردی است. تحلیلگران میتوانند با پروفایل اختصاصی خود، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال و بخش آموزش را در وبسایت ارزدیجیتال مشاهده کنند.
در این بخش، میتوانید تحلیل تکنیکال خود را درباره هر ارز دیجیتالی منتشر کنید. ضمناً، با انتخاب بخش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی میتوانید دیدگاه خود را درباره ارز دیجیتال مدنظرتان با سایر کاربران بهاشتراک بگذارید.
تریدینگ ویو (Trading View)
تریدینگ ویو بستری تخصصی و رایگان را برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی و جهانی متفاوت مثل بازارهای سهام، معاملات آینده، تمامی شاخصهای اصلی، فارکس، قراردادهای مابهالفرق (CFDها) و ارزهای دیجیتال دراختیار معاملهگران قرار میدهد.
ضمناً، تریدینگ ویو شبکهای اجتماعی برای معاملهگران است که به آنان اجازه میدهد تا با یکدیگر برخورد داشته باشند و طرحهای معاملاتی را بهاشتراک بگذارند و با استفاده از امکانهای نموداری پیشرفته تریدینگ ویو، مستقیماً تجزیهوتحلیل و معامله کنند. تریدینگ ویو با روشی ساده و با اشتراکگذاری فوری نمودارهای لحظهای همراه با طرحها و ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال، معاملهگران را گردهم میآورد.
دکساسکرینر (DexScreener)
دکساسکرینر یکی از ابزارهای آنلاین تحلیل ارز دیجیتال است که به کاربران اجازه میدهد تا داراییهای متفاوت در صرافیهای غیرمتمرکز را فیلتر و بهترین موقعیتهای سرمایهگذاری را پیدا کنند. این پلتفرم اطلاعات بیش از ۲۰,۰۰۰ ارز دیجیتال را در شبکههای بلاک چین متفاوت ردیابی میکند.
دکساسکرینر به این علت محبوبیت پیدا کرده است که به شما امکان میدهد آلت کوینهای جدیدی که احتمال رشد قیمت زیادی دارند، بهروشدقیق بررسی کنید. دکساسکرینر نمودارهای قیمت لحظهای و تاریخچه معاملات (حجم خریدوفروش و نقدینگی) را هم به کاربران عرضه میدهد.
جمعبندی
راز استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات ارز دیجیتال، سادگی و دوری از پیچیدگی و استفاده از آن بهعنوان ابزاری برای پیشرفت استراتژیهای معاملاتی است. تحلیل تکنیکال تلفیقی از هنر و علم است. هنر تفسیر و درک اصول روانشناسی زیربنای استفاده از تحلیل تکنیکال برای تصمیمگیریهای معاملاتی است.
ترکیب ابزارهای تحلیل ارز دیجیتال با تعدادی اصول و به کارگیری از بسترهای تحلیلی مثل تریدینگ ویو و بخش طرحها در وبسایت ارزدیجیتال، میتواند به شما کمک کند تا بازار ارزهای دیجیتال را از زاویه دیگری ببینید.